من یه خورده روفامیل شوهرحساس شدم خاله زنک نیستم بدیم ببینم پیش کسی غیب نمی کنم ازشون میگم خیلی خوبن.ولی خودمو ازدستشون حرص میخورم بداخلاقی میکنم همچین ادمی نیستم ولی باهاش نمیتونم خوب باشم یکم سوداستفاده گرهستن رومیدی سوارت میشن ولی دوس دارم خیلی بیشترمسلت باشم رو خودم بعضی وقتا خیلی پشیمون میشم ولی خونم که میان پرویی میکنن باز مجبورم بعدحرف بزنم دوباره پشیون شم مثلا خواهرشوهرم پسرشو لوس کرده خونه ماهم میاره مث خونه خودش باهاش رفتارمیکنه شایدبیشترزیادنمی یان یکوچه فاصله دارم ولی روبهش بدم چهارروزپش هم میان باصدای بلند شبکه پویا ب جونون میرسونه منو..نمیدونم چکارکنم نمیتونم محل ندم
خیلی راحت صداشو کم کن و خون سرد جلو همه کار هاشون رو بگیر
بهش بگو عزیزم کنترل بده وصدا روتنظیم کن،وتاکید کن این اندازه ولوم بسه البته با خوشرویی
نمیدونم شایدرولج افتادم باشون هععیییی
توتهران غربیم شایدبهونه میگیرم
فقط صدا تلویزیون نیست بچه شومیزاره واسه خواهرشوهرمجرم که باهاش اومده میره باپسرم نمیسازه
ب نظرم زیاد به خودت سخت نگیر و از هرکاری ک میکنن وخوشت نمیادجلوشونوبگیر.چون اون جوری ام خودت اذیت میشی.منم مثل توام.شرایطم
باخودش خوبم بچه شومیاره اذیت میکنه
اعصابم خیلی ضیفه
شوهرمیگه خودتواذیت میکنی
بعضی وقتا بهم میگه اخلاق نداری
ولی خدایی ازصبح تاشب سره کاره بایه بچه دوساله دارم ازپوشک میگیرم ازصبحه دستم توابه
اونم خسته کارازش نمیخوام ولی شب که میادنشسته ام با بچم بازی نمیکنه تاظرفاموبشورم بایدهعی ازاشپز خونه صداش کنم دادبزنم بیابرش
خلاصه ازبیرون یه شوهرخوب وخوش اخلاق و کاری دارم وزندگی خوب
ازتوخودم حسته دیگه
ازهمه چی حس میکنم ادم خوشحالی نیستم
اینوب کسی که منوبشناسه بگم باورش نمیشه میگه خیلی شوخ ای
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
