بچه ها ما چون خیلی اهل میوه شیرینی نیستیم هیچ وقت اماده نداریم چون اکثر وقتا خراب میشن باید بریزم دور میگم حیفه اگه هم بخریم خیلی کم میخریم ک زود تموم شه نمونه فقط وقتی مهمون قراره بیاد خیلی تشریفاتی همه چی میخریم یعنی حسابی بریز بپاش داریم واسه مهمون دعوتی
حالا عصری عمه شوهرم زنگ زد ب گوشیم گفت کجایی من گفتم خونه یهو گفت ما پشت دریم درو باز کن
من هیچی واسه پذیرایی نداشتم 🤦♀️ از همه بدتر دوستشم همراش بود ک من اصلا نمیشناختمش 😫
ابروم رفت خیلی خجالت کشیدم فقط چایی گذاشتم جلوشون
جارو برقیمم وسط بود داشتم جارو میکردم
اسباب بازیای دخترم وسط داشت بازی میکرد
اوف یادش میوفتم حالم بد میشه