من کسی دور برم هست که زندگی خودشو با من مقایسه میکنه سعی میکنه از من عقب نیافته . ولی تیشه به ریشه خودش میزنه وحاضر به بدبختی بیافته وکم نیاره .من بارها سعی کردم خاکی باشم. وتشویقش کردم به اینکه سعی کن استفاده درست از فرصتهاش بکنه .اکثر اوقات گوش نمیکنه. وکار خودش میکنه دیگه امشب هم یه حرکتی دیدیم. از ش شوهرم اعتراف کرد چرا واقعا این کار با خودش . میکنه کلی خودشو بی خود گرفتار میکنه . شما بودین چکار میکردین . خیلی سعی کردم رابطمو کمتر کنم اما چون از نزدیکا هستن سخته. ونشدنی