من و شوهرم طبقه ی پایین پدر شوهرم زندگی میکنیم.شوهرمم سه تا خواهر و یه داداش داره همشون مجردن به جز یه خواهرش ..خیلی شلوغه خونشون همیشه هم باید پیششون باشیم من خیلی اذیت میشم واقعا دیگه نمیدونم چیکار کنم.هی خواهراش فضولی میکنن هر چیزی واسه خونه بخریم یا لباسی چیزی شوهرم برام بخره قبل از خودم زیر و تهش رو در میارن....واقعاااا خستم ازین وضعیت
چطور رفت و آمدتو کم کردی؟ازت ناراحت نشدن که به همسرت شکایت کنن؟ الان وضعیتت بهتر شده یعنی؟
ببین توقعشون این بود هر روز ۵ یا ۶ بار برم سر بزنم کار خونشو بکنم منم اولا بیکار بودم میرفتم بعد دیدم نه خیر داره میشه یه وظیفه واسم واسه خودم کار تراشیدم که مادر شوهرم اومد بفهمه منم کار و زندگی دارم.. یه روز اشپزخونه رو ریختم یه روز مدل خونه رو عوض کردم الکی ها در حد جزیی ولی اون میومد میگفت چرا کم سر میزدی میگفتم مهدیدوست داره خونه فلان جور باشه خودم فلان مدل باشم الکی ها خودمم به شوهرم شب به شب میومد میگفتم چقدر خونه فرق کرده چقدر بهش میرسم بخاطر توعه ها ذوق و شوق تو منو اینجوری میکنه ... خلاصه با زبون بازی دو طرف و نگه داشتم
الان که دارم اینو برات مینویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمیدونم تا کی رایگان بمونه! من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفهای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تکتک مشکلات رو گفت و راهحل داد.
خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همهش رو درست کردیم!
آفرین فقط مقصر مامانمه انقدر که تو گوشمون خوند کسی راازخودتون نرنجونین گناهه الانم ۱۱ ساله غلام حلقه ...
اینجا بابای من دقیقا اینجوریه خخخخ مامانم ک شب عروسی گف دور این زن و خط بکش ک زندگیت ارامش داشته باشه ولی حیف ک شوهرم نوکر خانوادشه تمام درامدش ک خیلی هم خوبه میره تو حساب اون سلیطه و شوهرم ازش توجیبی میگیره و اونم برامون هر وقت خواست خرید خونه میکنه از برنج بگیر تا ی بسته نمک