دقیقا مثل من من الان ۴ ماهه زایمان کردم اصلا هیچ کدوم نیومدن نوشونو ببینن خیلی بیشعورو عوضین خدا ازشون نگذره الهی شوهرم همیشه باعث شد خانوادش ب من بی احترامی کردن مقصر شوهرامونه اینا تقصیر ندارن مرد که پشت زنش نباشه هر اشغالی به خودش اجازه بی احترامی میده
خیلی بده ادم گیر یه شوهر بچه ننه بیوفته دقیقا منم مثل توام تا به شوهرم میگم بالا چشمت ابروعه قهر میکنه میزاره میره خونه مادرش گوشیشم دیگه جواب نمیده انگار ن انگار زن داره یه بار ۳ ماه موند خونه مادرش یه زنگم بهم نزد هر چیم زنگ میزدم جواب نمیداد خانوادشم از خدا خواستن
عزیزم ناراحت نشوها ولی شماهم یه مقدار مقصری الانم چون تازه از فضای اون دعوا اومدی خونه یکم حرص و عصبی هستی ولی منم قبلاهمین مشکل رواشتم ولی الان خیلی درست شده ماعا بایداول ازخودمون شروع کنیم اول ازهمه خودت رو بذار جای همسرت اگه میومدوهمش قر میزد سرت و میگفت خانوادت این کاروکردن اون کارو کردن نتراحت نمیشدی دوم اینکه وقتی خانواده همسرت رو مثل خانواده خودت ببینی دیگه حرفاشون برات سنگین تلقی نمیشه و رابطه دوستی باهاشون ایجادمیکنی و وقتی حرفی زدن میتونی به راحتی به همسرت بگی ولی نه با جنگ و دعواکه همسرت هم خسته بشه ازاین رفتارت جوری که بتونه درکت کنه
عزیزم شماباهمسرت مثل رفیق نیستی بلکه همسرت رو قاضی قراردادی و همش دلت میخاد اگه اتفاقیم افتاد فقط طرف شمارو بگیره و رای رو به نفع شمابده ولی این اصلا درست نیست شماهرکاریم کنی اونا خانوادش هستن هرچقدرم هم بدباشن ریشه اش خانوادشه
درست شدنش زمان میبره ولی اگه زندگیتو دوست داشته باشی براش وقت میذاری و صمیمیت ایجادمیکنی ولی اگه زندگیت واست مهم نباشه و غرورت ولوس بازیای دوران کودکی و مجردیت برات تو اولویت باشن هیچوقت نمیتونی زندگیتوبستزی ببخشیدکه خیلی روک حرفاموزدم ولی من همین الان عضو نی نی سایت شدم و دلم میخاست این حرفارو به شمابزنم
عزیزم بزرگش نکن ماها همه مشکل داریم مشکل شماهم چندان کوچیک نیستاولی وقتی اینجا پستش کردی پس یعنی دنبال راه چاره واسه درست شدنش میگردی زنا وقتی پایبندبه زندگی میشن که بدونن شوهرشون مثل کوه پشتشونه ولی متاسفانه همسرشمااین حریم روشکسته وخیلی کار زشت و اشتباهیه همسرتون بزرگترین مقصربین شماوخانوادشه چون تواین مدت که زندگی کردین نتونسته واسطه بین شمابشه مثلا ازشماپیشه خانوادش خوب بگه و وقتی حرفی پیش اومدبهشون بگه که تو چقد خانوادشودوست داری واز نقطه ضعف هات پیششون نگه وهمینطور پیشه شماازخانوادش تعریف کنه و بگه که چقدرعروسشون رو دوست دارن و سیاست ایجادکنه و جلوبره ولی همسرشمااین پایه های زندگیتون رو از اول سست بناکرده
وای خدای من چه شوهر احمقی من بودم رسیدیم خونه جارو قابلمه هرچی میتونستم انقدر میزدمش بمیره.فزول زبون نفهم هرچی از سر دوستی بهش گفتی رفته گفته.اصلا باهاش صاف نشو اگه نمیخوای جدا شی دیگه براش مرده متحرک باش بروش هرگز نخند.
