2777
2789
عنوان

ارتباط با همسری

553 بازدید | 50 پست

سلام به همه

من یکونیم ساله عروسی کردم

اون اوایل واردنبودم از خانواده همسرم ایراد میگرفتم یاناراحت میشدم همه رو ب شوهرم میگفتم،اماالان یه چن وقته کنترل میکنمو نمیگم

اماوقتی مثلا یه چیری هست ک لازمه بگم و رفتار اونا اشتباس اصلاااا شوهرم نمیپذیره و سربع جبهه میگیره و مرتب میگ متقابلا منم همینطورم ینی هررررچی برامن مهمه و ازش میخام رعایت کنه میگ اگ میخای رعایت کنم پس توم باید رعایت کنی،هررررچی ها مثلااگ باماشین بابام تا یه شهری بریم بااااید باماشین باباشم بریم و‌نمیتونم اعتراض کنم(مثلا میگم)یامثلا اگ واسه ناهار بریم خونه مامانم تاشامم بمونیم اگ بریم خونشون حتی اگ من راحت نباشم بابد تا شامم بمونیم و زودتر نمیاد،تازه من مامانم شامم درس میکنه امااون باقی مانده ظهروهرچقدم بود میذاره و اصلااابه خودش زحمت نمیده

و وقتی میخوام راجب ی موضوعی مخصوصااگ راجب رفتارخانوادش باشه سریع بحثمون میشع و نمیپذیره و هی میگ شماهم اینطورید نه اینجوری نیس

خانمای عزیز شما چجوری با همسراتون هستین ک ب حرفتون‌گوش میدن یا اینجوری جبهه نمیگیرن؟؟من چکار کنم

یکی ی چیزی بگه

لطفا لایکم نکنید مگه اینکه سخنِ خیلی حکیمانه و گهرباری گفته باشم😁اگه مخالف نظر منی ریپلای نکن❤من آدم مهربونی ام فقط خسته ام میفهمی؟خسته!ولم کنین ولم کنیییییییییین😐☹😅

عزیزم شما یکم خودخواهی.  اگه مامان تو برات عزیز‌ . مامان اونم براش عزیز و دوست داره خونشون باشه. بنظرم یکم از من بودن نیم من باش.  زندگی زهر نکن

روزی دختری خواهم داشت شبیه خودم باچشمهایی درشت که همه ی دنیا را زیبا میبیند عاشقانه زندگی میکند، تنفر برایش بی معناست، مهربانی را یادش میدهم، اعتماد راهم...یادش میدهم همه دنیایش را با مادرش قسمت کند، حتی خطاهایش را،آن وقت هیچ وقت تنها نمی ماند ...نمیگویم دخترم بترس ازمردها می گویم بترس ازگرگها، مردهاکه گرگ نیستند، پدرت فرشته ای است که روزی خدا او را فرستاد و روح تنهای مرا لمس کرد و نگذاشت ، تنهابمانم....روزی دختری خواهم داشت شبیه خودم اما بسیار قوی تر، بسیار بخشنده تر، بسیار مهربان تر و بسیار صبور تر...

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

من یه عمره که ازدواج کردم.

جرات ندارم یه کلمه راجع به بقال سر کوچه مامانش انتقاد کنم، چه برسه خودشون

در تجربه ی عشق تو نزدیکی ام آموخت!        هر قدر شوی دور، همانقدر عزیزی...!

منم اگه چیزی راجب رفتار خانواده شوهرم بگم قبول نمیکنه خصوصا مامانش...الان دیگه همه چی رو تو دلم نگه میدارم هرچند میدونم یه کینه بزرگ میشه ولی خب چه کنم به کی برم بگم😔

تو منی یا من توام؟

شوهر من میگه خانوادم خط قرمزم هستن دوسال و نیمه نتونستم آدمش کنم و نمیشه واقعا 

و میدونه خونوادش کصافت و بیشعور و آشغالن اما هیچوقت قبول نمیکنه

منم زدم با خونوادش قطع رابطه کردم محل سگ بهشون نمیدم دیگه

حرفی هم ازشون نمیزنم هیچوقت مگر اینکه بخام فحششون بدم 😂

انقد وضعیت شوهرم خراب بود تا اسم خونوادش میومد چشاشو از حدقه درمیاورد آدم وحشت میکرد آخرشم آدمو به گوه خوردن مینداخت منم دیدم ارزش بحث ندارن گفتم همتون برید جهنم 

اینم بگم خانواده ی شوهرم عفریته ان و همه ی فامیل و شهر در جریانن ولی خب همه ازشون میترسن


یه روزی حال منم خوب میشه

اگه میتونی خودت یه جور نامحسوسی برنامه ریزی کن.

مثلا قبل اینکه شوهرت بگه، بگو فکر کردم پنجشنبه عصر بریم خونه مادرت.( که فقط شام باشبد و بیایید)

در تجربه ی عشق تو نزدیکی ام آموخت!        هر قدر شوی دور، همانقدر عزیزی...!

منم یک و نیم ساله ازدواج کردم هیچوقت هم تنها نمیرم خونه مادرشوهرم ک بخوان ناراحتم کنن همیشه شوهرم کنارمه و اگه چیزی بگن جوابشونو میده حالا اگه رفتار بدی ازشون بببنم چهرم غمگین میشه موقع برگشت ب خونه و کم حرف میشم شوهرم با التماس ازم میپرسه چی شده منم با ناراحتی تعریف میکنم شوهرمم قبول میکنه ک حق با منه چون واقعا من کاری با کسی ندارم 

گاهي گمان نميکني ولي خوب ميشود_گاهي نميشود که نميشود که نميشود_گاهي بساط عيش خودش جور ميشود_گاهي دگر تهيه بدستور ميشود_گه جور ميشود خود آن بي مقدمه_گه با دو صد مقدمه ناجور ميشود_گاهي هزار دوره دعا بي اجابت است_گاهي نگفته قرعه به نام تو ميشود_گاهي گداي گدايي و بخت با تو يار نيست_گاهي تمام شهر گداي تو ميشود

شماها چرا میخاین طرف و یا ادم کنین یا شبیه خودتون بکنین؟

همونجوری ک من رو خونوادم متعصبم شوهرم ۱۰ برابر من رو خونوادش تعصب داره

اگ بخاین همسرتونو از خونوادش جدا کنین مطمئن باشن اول شما رو کنار میذاره

باید با هم‌کنار اومد


کسرا پسر خوشگلم.با اینکه هنوز نیامدی و ندیدمت عاشقانه میپرستمت
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778

جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته

عروسی منه

masomeh12 | 33 ثانیه پیش
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز

داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته

داغ ترین های تاپیک های امروز