مسیرای شلوغم میبرد ولی انقدر غر میزد که من واقعا کم مونده بود اشکم دربیاد بغض خفم میکرد
شوهدم میگف نه خب هر چی سخت گیر تر باشه بهتره ب جزئیات دقت میکنه بهتر یاد میگیری سر سخت تر پیگیر میشی ولی کلا مربیه خیلی مضخرف بود اصلا اجازه رانندگی ب منو نمیداد همش فرمونو از دستم میکشید خیلی هولم میکرد صحنه داخل ماشین طوری بود ک انگار ما داریم هر دیقه تصادف جدی میکنیمو مربی جلو این تصادفو میگیره در واقع خبری از تصادف نبود عکس العمل مربی اینطوری بود هی هولم میکرد یهو ترمز میگرفت فرمونو میکشید تذکرای بی ربط و با ربط میداد تا میدید کم مونده چراغ قرمز شه میگفت گاز بده گاز بده گاز بده برو مگه با تو نیستم زود باش الان چراغ قرمز میشه.حرفای زننده ای میزد حالمو بهم زد یعنی از هر چی ماشین و رانندگیه متنفر شدم خیلی خردم میکرد تازه هی اواخر میگف اگه کلاس اضافی میخوای زودتر بگو بهم پشت بند همین کلاسا بردار بعدا دیگه نمیشه هر وقت دلت خاست بیای بگی من کلاس اضافی میخوام