شوهرم داره مغازه میزنه امشب با پدرش مغازه بودن و گفت میخام دیوار کوب بزنم پدر شوهرمم ناراحت شد ک من اینهمه سرامیک کردم مغازه رو اونوقت میخای دیوار کوب کنی بعد شروع کرد بلند بلند حرف زدن و رفت پیش صاحب مغازه کناری برا اونم توضیح دادن ک میخاد دکور بزنه و فلان(آخه مغازه مال پدرشوهرمه و برای راه اندازیشم خیلی کمک کزد)
مـــــــرد که تو باشی...زن بودن چه خوب است...از میان تمام مذکــــــــرهای دنیا فقط کافی ست پای تو در میان باشد...نمیدانی برای تو خانـــــــــووووووووووم بودن چه کیفی دارد.خدای مهربونم همیشه ازت پسری میخواستم عین شوهرم،شبیه مرد زندگیم...ممنونم به خاطر این هدیه شیرینت...مرسی که پسرک نازم شبیه باباشه...
الان که دارم اینو برات مینویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمیدونم تا کی رایگان بمونه! من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفهای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تکتک مشکلات رو گفت و راهحل داد.
خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همهش رو درست کردیم!
پدرش بزرگتره باید میومدن خونه مشکلشوت حل میکردن نه شوهرت جلو جم بی احترامی میکرده خودت باهاش حرف بزن بگو اشتباه کرده حالا بره ب مغازه کناری بگه مگه چی میشه
چه شوهره بی شخصیتی😡 کسی که به پدر و مادرش بی حرمتی کنه خیلی بیشخصیته👍 حالا خوبه مغازه مال با باشه، اینم اینقدر پرو و بی نزاکته👎 خیلی بیجا کرده تو جمع به پدرش فحش داده و پرخاشگری کرده👊😡
مادر عزیز تر از جانم ،،مطمئنم در مقابل سرطان ، پیروز میشی...التماس دعا**http://www.ninisite.com/discussion/thread.asp?threadID=707629
*
مادرم پر کشید ..با آرامش و لبخند ....
روحت شاد مامان عزیزم