یعنی اسارت, نداشتن آزادی,از خود گذشتن, سر و کله زدن با ادامای بیشتر برابره با ناراحتی بیشتر,اصلا فروختن خودت,ب پسرا میگن نه یوقت ازدواج کنی خودتو بد بخت کنی ن ما زنا الان خیلی خوشبختیم تا آخر عمرمون باید خونه داری کنیم و بچه داری,ی زمانی میگفتن شوهر کردن,اونموقع تعداد بچه ها زیاد بود بهشون نمیرسیدن ن ما ک تو خونه بابامون همه چی برامون فراهم بود میخوابیدیم تا ساعت دوازده تا چیزیم بیچاره ها میگفتن میپریدیم بهشون,والله
دل نوشته از ی مامان روانی
خب باشه
😐
الان تاپیک بغلی یه آقایی میگفت زن میخوام
دور از چون بگو مامان خسته
کاملا مخالفم
خیلی خسته ای خیلی
منم پشیمونم از ازدواج دختر بودم بهتر بود 😎
خخخخ ازدواج چه ربطی به اسارت داره آخه . من الان خونه پدرمم احساس اسارت می کنم تبلیغ منفی نکن واسه ازدواج
ازدواج ینی فامیلای خودمون هیچ از دست فامیلای یکی دیگم باید حرص بخوریم
من مامان نیستم ولی روانی شدم از دست خانواده شوهر
یکی از دلایلی ک قید ازدواج رو برای همیشه زدم همین ها بود
با اين ديدگاه ازدواج نكن هنوز برات زوده
مگه براي رفع كمبودامون ازدواج ميكنيم ك ميگي خونه پدر همه چي داريم؟؟
نياز روحي و جسمي ب تشكيل خونواده و بچه دار شدن و ....
پس اينا چي؟
