اره نوشتنم بدک نیست حوصلشو ندارم و وقتشو چندیت بار تا حالا پیشنهاد داشتم با فیلمنامه نویسای معروف .الان خوبه چی بگم یه چیزایی خوبه ولی خب گذشت سربالایی های زندگیم.اون قسمت اخر پستم که رحم اجاره ای رو گفتم مربوط میشه به چک های ضمانت همسرم و زندان افتادنش.خدارو شکر زندگی ثابتی دارم الان ولی خب اثار گذشته تو وجود ادم میمونه
یه چیز دیگه هم هست ، بعضیا فکر میکنن اگه نظر ندن بهشون میگن معلولید که نمیتونید تایپ کنید
آخه آدم باید یه ذره فکر کنه ، همش که نمیشه اظهار نظر کنن بدون فکر
من توی یه تاپیک داشتم یه نظریه علمی رو توضیح میدادم
طرف اومد کل اون علم رو با دانشمندهاش زیر سوال برد کوتاه هم نمیومد ، آخرش گفتم شما هرچی بگی درسته حرف بعدیت هم درسته ، بازم ول نمی کرد
اون موقعی که پول میخواستم باید میبود الان چه نیازمه بلاخره سخت و اسون گذشت و میگذره.همین گذشته باعث شد بشم یه مادر با رسیدگی های افراطی بخاطر کمبود های خودم و خانوادم.میدونی یه سیب زمینی اب پز وسط سفره تو تاریکی بین پنج تا بچه تقسیم شه یعنی چی؟تو سرما و گرما تو خونه ای که حتی در و پنجره نداشت زندگی کردن چجوریه هممون بزرگ شدیم و زندگیمون خداروشکر خوب رو به عالیه ولی گذشتمون قشنگ یه فیلمه
