من دوساله پیش ازدواج کردم و دوتا یلدای قبلو خونه پدرم بودیم با شوهرم با خونواده ی من عیدها هم همینطور و امسال یلدا پدر بزرگم دعوتمون کرد و شهر دیگه ن ولی چون دوساله با خونواده من بودیم من به شوهرم گفتم دعوتیم و هر طور دوسداری اکه دوسداری میتونیم پیش خونواده ت باشیم دوسندارم تو عمل انجام شده قرار بگیری اونم چیزی نگفت و اصلا نگفت بریم یا نریم هیچی الان مامانم همش نق میزنه چرا نیومدی بدبخت سوارت شدن منم گفتم بابا مادر من خوب دیگه اونم خونواده داره همش میگه نه چرا نیومدی باید میومدی منم دوسندارم اینجا باسم و دلم پیش خونواده مه چون همیشه باهاشون بودن و اولین ساله پیششون نیستم ولی خوب شوهرمم حق انتخاب داره از یطرفم میگم اصلا شوهرم چرا به تعارف نکرد بریم اگه دلت میخاد هیچی نگفت 😔البته منم ازش نظر نخواستم و نگفتم تصمیمت چیه و موندیم
بهترین دیالوگی که توی عمرم شنیدم:امروز می خواهم به مصاف تزویر بروم که بدترین آفت دین است. تزویر با لباس دیانت و تقوی به میدان می آید. تزویر سکه ای است دورو، که بر یک رویش نام خدا و بر روی دیگرش نقش ابلیس است. عوام خدایش را می بینند و اهل معرفت ابلیسش. و چه خون دلها خورد علی از دست این جماعت سر به سجود آیه خوان و به ظاهر متدین...💔
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
بهترین دیالوگی که توی عمرم شنیدم:امروز می خواهم به مصاف تزویر بروم که بدترین آفت دین است. تزویر با لباس دیانت و تقوی به میدان می آید. تزویر سکه ای است دورو، که بر یک رویش نام خدا و بر روی دیگرش نقش ابلیس است. عوام خدایش را می بینند و اهل معرفت ابلیسش. و چه خون دلها خورد علی از دست این جماعت سر به سجود آیه خوان و به ظاهر متدین...💔