2777
2789

من پریشب عقد بودم منو گذاشتن مسئول تقسیم کیک که به هر خانواده یه ظرف یه بار مصرف کیک دم رفتن بدم!منم نامردی نکردم به فامیلای عروس 3-4 دادم به فامیلای داماد کیک و گیفت نرسید!دل خودم بسی شاد شد  تقصیر خودشون بود پررو بازی دراوردن!

کاربری onyxxx هم من بودم که متاسفانه ترکید  

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

به کودک کاری هدیه دادم خیلی خوشحال شد😍

من وقتی میبینم بچه ای خوشحال میشه انگار دنیا رو بهم دادن.هیچی مثل این لذت‌بخش نیست برام.دم شما گرم،👏👏👍👍👍

Never back down.life is so hard

راستی اندازه ۳۰پرس قرمه سبزی درست کردم دادم بچه های کار 

خدایا اگه بدونید چه ذوقی میکردن😢😢😢😢

🌾برای ظهور آقامون امام زمان ع صلوات🌾هرکس میخواد براش آیه الکرسی بخونم منو تگ کنه🌹 اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجه 🌹
چگونه 

خب داشتم انرژی مثبت میدادم و بر اساس حس ششمم کامنتهای دوستان رو جواب میدادم ولی یکیشون فکر کرد که من فالگیرم و میخواست از آینده اش در حد تاریخ فلان روز و ... بدونه .. که اونم بغیر خدا کسی نمیدونه، منم نتونستم کمکش کنم فک کنم ناراحت شد طفلی.. امیدوارم خییلی زود به مراد دلش برسه

کار خوبه خدا درست کنه..😍😍😍
نه شوخ طبع منه (: وصف ما را نشنیدی اینجا نرگس او خنده می آورد بر لب ها      

هنوز تیمارستانی😂😂😂😂😂

بالاخره رسیدم ب آرزوم(17تیرما1403)خدایاشکرت.بزرگترین آرزوم استخدام شدن تو آموزش وپرورشِ.دلم خیلی ب درد میاد وقتی ی عده نادون میگن اینهمه درس خوندی ک حالا کهنه بشوری؟واسه رسیدن ب بزرگترین آرزوم نیازمند دعای شمام.پس واسم خواهری کنید و هر جور میدونید دعاکنید.شایدبا نفس حق شما من ب خواستم رسیدم.

دو هفته پیش بود  یه بنده خدایی  با ماشین زد به ماشینمون      ماشین فرو رفت  مقصرم اون بود    شوهرم بش گفت برو جلو نگه دار یهو دیدیم داره فرار میکنه شوهرم دویید نگهش داشت  خیلی عصبانی شد شوهرم   گفت   حتما باید داد و بیداد میکردم   احترام سرت نمیشه     زنگ زدیم افسر اومد   خلاصه       کارت ماشینشو گرفت شوهرم     


مام رفته بودیم دکتر  مرکز نازایی    خلاصه همش اقا هه رو میدیدم استرس داره   نمیرفت     خیلی دلم براش سوخت با خودم گفتم شاید  بدبخته پول نداره   گرفتاره تو این فکرا بودم رفتم داروخونه داروهامو گرفتم اومدم دیدم شوهرم کارتشو داده بش گفت برو نمیخاد       😍  خیلی خوشحال شدم از ته قلبم با اینکه خودمون پول نداشتیم ماشین و درست کنیم   ولی شوهرم   گفت  دلم سوخت  خودش راننده بود  کار میکرد    دیگه اون اقا هه اومد تشکر کرد گفت راهتون دوره  بیاین خونه ما نهار   مام تشکر کردیم و خدافظی کردیم.  نمیدونم  حالا چقد دلش شاد شد    ولی چهرش همش تو ذهنمه  که چقد  استرس داشت    خیلی خوشحال شدم شوهرمم حس منو داشت. 

فرزند عزیزم پس کی قرار است بیایی و دل مادر را شاد کنی؟؟این روزها به شدت احساس تنهایی میکنم..گاهی آنقدر دیوارهای خانه به من فشار می آورند که دیوانه میشم...پس کی قرار است شیر خوردنت، تاتاتی کردنت ،بغل شدنت، شیرین زبانی هایت را ببینم؟؟کی قرار است تو اولین کلمه را به زبان بیاوری و من از شدت ذوق هی از تو خواهش کنم که دوباره تکرار کنی؟؟کی قرار است ذوق کردنت برای رفتن به مدرسه را ببینم؟کی قرار است اولین ها را با هم تجربه کنیم؟؟مادر این روزها غریب و تنهاس تو را در زندگی اش کم دارد خیلی کم دارد...به مادر بگو تا کی باید عکسهای بچه ها را با حسرت ببینم؟و یا از شنیدن مادر شدن اطرافیانم بغض کنم؟فقط به مادر بگو تا کی باید منتظر بمانم؟...فرزندم به تو قول میدهم برایت مادر خوبی شوم فقط بیا😔😔 
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز