خانما من این ماه لترزول خوردم ما دوتا اچ سی جی زدم.دیروز باید پریود میشدم ولی فقط خون قهوه ایی ازم خارج میشدنواربهداشتی هم گزاشتم یه کم قهوه ایی شده بود بی بی زدم منفی شد.امروز هم که اثری از لک نیس.کسی بوده مثل من ولی باردار بوده
دلبند مادر،فرزند عزیزی که هیچوقت ندیدمت،دلم برای حس دوباره ات تنگ است،چقدر ذوق داشتم از آمدنت و با تو خو گرفته بودم....دیگران مرا به نبودنت دلداری میدهند،اما نمی دانند نمیشود فراموش کرد کسی ک قرار بود روزی تمام سهم تو از این زندگی شود و دیگر نیس،به چه امیدی بدون تو ادامه دهم،شاید برای بقیه چیزی جز یک تکه گوشت بی جان نبودی اما برای من دنیایم شده بودی،کم کم داشتی صاحب اسم میشدی بهار عمرم،دلم تنگ است برای حس داشتنت برای دوباره دوست داشتنت،دوباره به آغوشم برگرد که نبودنت درد است و این درد توان من را کم کرده......."نوزاد رنگین کمان"منتظرتم