سلام
واقعا دیگه از دست کارای مادرشوهر و پدر شوهرم خسته شدم کلا خودشونو راحت کردن همش دستور خرید میدن ولی کو پول شوهرم یه مدت حقوقشو نمیدادن خرجشون نمیکرد یعنی نداشت اما الان هی میخره غر میزنه ولی بازم میخره مادرشوهرمم بهش میگه خوب برو از بابات پولشو بگیر ولی مثلا شوهرم روش نمیشه مادرشوهرمم زرنگ شده چند روز پیش باشوهرم میخواسته واسه کاری بره بیرون یه مانتو کهنه میپوشه میدونه شوهرم رو این چیزا حساسه میگه این چیه پوشیدی اونم میگه خوب ندارم بابات نمیده شوهرمم میره براش یه مانتو دویست و پنجاهی میخره اومد خونه گفتم مامانت که مانتو داشت تازه خریده بود شوهرمم پرسیدداشتی یهو گفت اره یادم نبود
من جرات نمیکنم بگم چی خریدم یا باید بگم تموم شده و نیست یا اگه دیدم میگیرم چون مادرشوهرمم میگه میخوام ولی پول نمیده
من خودم کلا کم خرجم همه میگن خودت بخر تا اون نخره ولی خوب من هم عادت کردم هم چند جا قسط داریم چیکار کنم خودم خرجمو ببرم بالا جون اونارو نمیتونم کم خرج کنم