2777
2789
عنوان

دیگه نمیخوام برم خونشون

| مشاهده متن کامل بحث + 210 بازدید | 29 پست

ااه حالم ازاین عقده بازیا بهم میخوره عروس نمیخواید چرا دختر مردمو میارید

ارامش وجود داره....... ارامش درهرچیزیه که برای ما عزیزه.......... و این وعده ی ارامشه که بعد از مدت های طولانی ما دوباره همدیگه رو پیدا میکنیم...................  عزیزترینم

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

نه من گرمی نمیخوام حداقل یه زنگ به نوه شون بزنن این فک نمیکنم توقع زیادی باشه

توقع زیادی نیست ولی اونا همینن اهمیت نده زندگی خودت رو بکن، ماهی یه بار خونوادگی برید سر بزنید بیاید، یا حتی کمتر، اگه بی محلی میکنن شام و نهار نمونید، ولی قطع ارتباط نکن اون جوری هم یه جورایی شما میشید آدم بده هم اینکه اونا بالاخره خونوادتون هستن گذرتون تو عزا و عروسی به هم میخوره، من اصلا این شرایط رو دوست ندارم

روزی هزار بار به خودت بگو من مسئول رفتار دیگران نیستم و نمیتوانم کسی رو تغییر بدم 

ببین رفتارشون بد هست قیدشون رو بزن. مگه محتاجشونی؟ این همه دوست و همکار و همسایه. بعدشم خانواده ات میان برای هر روزت برنامه بریز برید بگردید خوش باشین. مطلقا مطلقا تا زنگ نزدن دیگه نرو اونجا. بذار بفهمن دیگه از سکوت خسته شدی 

مرگ انسان گاهی اوقات از نبود نبض نیست مرگ یعنی حال من با دیدن انگشترش 
روزی هزار بار به خودت بگو من مسئول رفتار دیگران نیستم و نمیتوانم کسی رو تغییر بدم  ببین رفتارش ...

اتفاقا دوستان زیادی دارم همشون عاشق من من بیشتربااونابیرونم منم نرم خودشون بهم زنگ میزنن خانواده شوهرمم حسادت اینومیکنن با دوستام انقدرارتباطم نزدیکه انقدربرام کار انجام دادن که اینانکردن

توقع زیادی نیست ولی اونا همینن اهمیت نده زندگی خودت رو بکن، ماهی یه بار خونوادگی برید سر بزنید بیاید ...

اونان همینومیخوان هرچقدرکم بریم دو ماهی یک بارم بریم ولی بریم تو فامیل کسی نفهمه ماباهاشون ارتباط نداریم فامیلم سالی دوسه باربیشترنمیبینن ولی رفت وآمدنکنم میترسن

اونان همینومیخوان هرچقدرکم بریم دو ماهی یک بارم بریم ولی بریم تو فامیل کسی نفهمه ماباهاشون ارتباط ند ...


ببین خواسته بدی نیست نظر من اینه اختلاف تو خونواده نباید تو فامیل بپیچه بالاخره هر کی نظری داره دیگه، چون من دیدم از این اختلافات سواستفاده میکنن، شما هم میبینی اونا خودشون دوست دارن کمتر برید خب کمتر برید چه کاریه هر هفته میرید، من فکر کردم مثلا ماهی یه بار میرید که شوهرت میگه نریم، از این به بعد همون ماهی یه بار برید سر بزنید، شاید واقعا از مهمون خوششون نمیاد شما هر هفته میرید دوست ندارن، خیلیا این مدلین، یکیش خاله من، دوست نداره کسی خونش بره حالا هرکی میخواد باشه دختر پسر خواهر برادر، احترام خودت رو حفظ کن کمتر برو عزیزم

ببین خواسته بدی نیست نظر من اینه اختلاف تو خونواده نباید تو فامیل بپیچه بالاخره هر کی نظری داره دیگه ...

اصلا هم نمیخواد بگی دلخور بودم نیومدم، دو سه هفته نرو هفته چهارم برو سرحال و عادی باش، انگار نه انگار نیومدت دلیل داره، خودشون کم کم احترامشون بیشتر میشه

اصلا هم نمیخواد بگی دلخور بودم نیومدم، دو سه هفته نرو هفته چهارم برو سرحال و عادی باش، انگار نه انگا ...

مادرم پیشم بود قبلازنگ میزدمی اومد الان برگشته میگه وقت ندارم من بنظرتون چند شب دیگه که شب یلداست برم خونشون یانه؟نزن میفهمم ناراحتم

اونا خودشون میگن بیاین؟ آره بهت خوش نمی گذره نرو

آره مادرش گفت بیاین میخوام بگم جای دیگه مهمونی دعوت هستیم نمی تونیم بیایم.اصلاحس خوب ندارم احساس میکنم هرکاری میکنم سریع میخوان جواب بدن یابگن ببین ماهم تورومیچزونیم‌.

ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792