غلط کردم ازدواج کردم، غلط کردم بچه دار شدم، غلط کردم درس نخوندم، غلط کردم دنبال هنر و شغل و.... نرفتم
آخه این چه خاکی بود به سرم کردم
به من و پسرم به چشم دشمنش نگاه می کنه
یکسره دعوا و غر و دستور
خسته شدم خسته
شاد ترین دختر مدرسه، شده افسرده ترین
شیطونه میگه خودم و بندازم زیر ماشین، یا میمیرم راحت میشم، یا دست و پام میشکنه دیه می گیرم، بعدم طلاق و خلاص
اگه یکم پول داشتم طلاق میگرفتم و بچه هام و میبردم راحت زندگی می کردیم، صد افسوس