زندگی

اگر درست گفتم لطفا بگین تمرکز زیاد نداشتم چون حال مساعدی ندارم استغفرالله خدا نیستم و سعی میکنم از حسم در راه خدا استفاده کنم کمک کنم نمی‌دونم میشه اون کاری که تو فکرمه انجام بشه خدا کنه بشه تو خصوصی اگر مایل بودین بگم 

سلام من متوجه نشدم شما چی گفتین 

منو توصیف کردین ؟ بر چه اساسی 

چه کمکی میتونم بهت بکنم 

وقت بخیر 🙏 

خیلی وقته از حسم کار نکشیده بودم میخواستم ببینم درست گفتم یا نه 

اگر درست بود صادقانه بگید اگرم نه هیچی 

میخواستم چشم سومم بعد چند سال امتحان کنم 🙏 جسارت بنده رو ببخشید 

قدم درست نبود 

سن خواهرم درست نبود 

پنجره پایین نیست ولی روبه روی در هست 

نگرانی تا دلت بخواد 

سالهاست که چشم سومم رو امتحان نکردم جز امسال 

ی مدت با ی نفر کار میکردم روش ولی دوسالی میشه تا امسال که تمرکز ندارم اره درسته سن خواهرت گفتم که ممکنه درست نباشه 

اخلاقتون درست بود ؟ 

بدنت خیلی خیلی ضعیف شده با نگرانی حسم ارور میده خطر میده بی جونت می‌کنه رها کن 

چی کار کنم دست خودم نیست برام مشکل پیش اومده که خودم به تنهایی نمیتونم حلش کنم هیچ کس کمک حالم نیست خیلی چیزا و موقعیت ها از دست رفت تو جوونی حس یه پیر از کار گذشته رو دارم 

ی چیزایی میگم شاید کمکت کنه امیدوارم بتونم کمکی کرده باشم : 

ی چیزایی سرنوشت ماست میدونی وقتی ی بچه به دنیا میاد مثلا از دو سه سالگی به ی شغلی علاقه پیدا می‌کنه و وقتی میگذره میبینع چقدر داخل اون کار استعداد داره دقیقا همینه سرنوشت واقعا وجود داره ما ی سری چیزا رو میندازیم گردن پروردگار مهربون میدونی به طور مثال  وقتی به مدت طولانی قرص ال دی مصرف می‌کنه که عادت ماهیانه و سیکلش قطع بشه و یائسه بشه ( از لحاظ پزشکی مثلا مثال زدم جسارت نکرده باشم خدمتتون ) 

و این قرص خوردنش باعث میشه که سرطان بگیره و ناشکری کنه که خدا تو کردی تو دستامو نگرفتی تو عذابم میدی ( درصورتی که حالا این فرد جاهای دیگه خیلی تو زندگیش ضربه خورده و خیلیییی زندگی سختی داشته میدونی باید چیکار کنیم ؟ باید آگاه باشیم ببینیم واقعا چه چیز های واقعا دست ما بوده و چه چیز های سرنوشتمون بوده به طور مثال یکی درس نمیخونه میگه قبول نشدم قسمت نبود ( درصورتی که درس نخونده بود ) 

این چیزایی که بهت گفتم کلی بود میدونم شما میدونین اینارو ولی امیدوارم کمکی کرده باشم 

تمام حساتو درک میکنم میفهمم ولی سرگیجه های شدید ضعف های شدیدت شروع میشه 

میدونم چی میگی حس می‌کنی به هر دری میزنی میبینی خودتی مثل این میمونه حسش که داخل اتاق تاریکی که خودت تنها در میزنی تا در به روت باز سه ولی تنهایی هیچی از دستت برنمیاد

اگر دوست داشتی و مایل بودی اجبار نیست 

هم راجب مسائل دینی هم ... راجب چشم سوم و یا ... هرچیزی که لازم دونستی میتونی باهام درمیون بزاری 

نمی‌دونم من عهد کردم با خدا که به جز کسایی که واقعا نیاز دارن به کسایی که برای سرگرمی میخوان کمک نکنم ❤️ 

اگر دوست داشتی در خدمتم میتونی درخواست دوستی بدی 

و من حس میکنم خیلی داری اذیت میشی برای همین گفتم شاید بتونم هرچند کمک کم کنم

من راجع به چشم سوم خیلی علاقه ای ندارم 

تو چیزی می‌دونی که بتونه کمکم کنه !

اره روش کار میکنم سوالتو بپرس