سلام بچه ها از 4 سال پیش وقتی 15 سالم بود پسر عمم انگار منو دوست داشت یه کارایی میکرد که نشون میداد به من علاقه منده کم کم منم بهش علاقه مند شدم و توی رویا هام بهش فکر میکردم اما اخیرا کارهایی میکرد که نشون میداد. هیچ علاقه ای به من نداره و با خودم فکر کردم که چقدر من احمق بودم که باارهای اون عاشقش شدم و فکرردم منو بازی داده سعی کردم فراموشش کنم و موفق شدم الان 19 سالمه امروز مامانم بهم گفت که عمت زنگ زده و تورو برای پسر عمت خواستگاری کرده اصلا باورم نشد خیلی شوکه شدم الان یه جوریم نمیدونم چرا نمیدونم چی بهشون بگم از طرفی به زمانی دوستش داشتم اما الان خیلی ندارم و از طرفی فکر میکنم برای ازدواج و وارد یه رابطه شدن برام خیلی زوده
نمیدونم بچه ها کدومتون تاپیک بالای منو خوندید اما نوشتم باز شاید خیلیا در جریان نبودند الان چند روز گذشت من رفتم خونه عمم همه بودن تا 12 شب هم موندیم اما پسر عمم نیومد حتی امروز هم که رفته بودیم بیرون با خانواده عموم و عمه ام بازم نیومد نمیدونم چرا فکر میکنم منو نمیخواد و مادرش به زور گفته منو بگیره