2777
2789

سلام هم سایتی های عزیز😍

یه مدته حسابی دلمون واسه تاپیکای خنده دار و سوتی ها تنگ شده.😍


بنده دکترای سوتی دارم اما فعلا یادم نمیاد قفل کردم😂

فعلا پیشکسوت های عزیز شروع کنند😍😃😁


♥ با توجه به اینکه سایت یه نمه زیادی😁 حساس شده رو ترکوندن و تعلیق کردن😉 و اینا ازتون خواهشمندم دوستان گلم،قوانین رو رعایت کنید تا همگی بخندیم😍♥😘

به من مى گفت: “چشم هاى تو مرا به این روز انداخت.. این نگاهِ تو کارِ مرا به اینجا کشانده تاب و تحمل نگاه هاى تو را نداشتم نمى دیدى که چشم بر زمین مى دوختم!؟” به او گفتم: “در چشم هاى من دقیق تر نگاه کن جز تو هیچ چیزى در آن نیست…” (بزرگ علوی)

دوستانتونم تگ کنید تا با هم باشیم مرسی خانوما😘

به من مى گفت: “چشم هاى تو مرا به این روز انداخت.. این نگاهِ تو کارِ مرا به اینجا کشانده تاب و تحمل نگاه هاى تو را نداشتم نمى دیدى که چشم بر زمین مى دوختم!؟” به او گفتم: “در چشم هاى من دقیق تر نگاه کن جز تو هیچ چیزى در آن نیست…” (بزرگ علوی)

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

به خدا دلم خنده میخواد😌

به من مى گفت: “چشم هاى تو مرا به این روز انداخت.. این نگاهِ تو کارِ مرا به اینجا کشانده تاب و تحمل نگاه هاى تو را نداشتم نمى دیدى که چشم بر زمین مى دوختم!؟” به او گفتم: “در چشم هاى من دقیق تر نگاه کن جز تو هیچ چیزى در آن نیست…” (بزرگ علوی)

سوتی دهندگان ناپدید شدن😓

به من مى گفت: “چشم هاى تو مرا به این روز انداخت.. این نگاهِ تو کارِ مرا به اینجا کشانده تاب و تحمل نگاه هاى تو را نداشتم نمى دیدى که چشم بر زمین مى دوختم!؟” به او گفتم: “در چشم هاى من دقیق تر نگاه کن جز تو هیچ چیزى در آن نیست…” (بزرگ علوی)

حداقل گزارش بزنید بترکه چیزی نمیگید😓

به من مى گفت: “چشم هاى تو مرا به این روز انداخت.. این نگاهِ تو کارِ مرا به اینجا کشانده تاب و تحمل نگاه هاى تو را نداشتم نمى دیدى که چشم بر زمین مى دوختم!؟” به او گفتم: “در چشم هاى من دقیق تر نگاه کن جز تو هیچ چیزى در آن نیست…” (بزرگ علوی)

یه بارمنو ومعلمم توتاکسی نشسته بودیم که معلمم دستش دردنکنه کرایه منم حساب کرد بعدراننده گفت قابل نداره خوشگگم به زبان کردی یعنی خواهرم معلمم که اهل کرمانشاه نبود باعصبانیت گفت خفه شومرتیکه من شوهردارم  فکرکردبهش گفته خوشگلم  

   

عالی بود واقعا😁

به من مى گفت: “چشم هاى تو مرا به این روز انداخت.. این نگاهِ تو کارِ مرا به اینجا کشانده تاب و تحمل نگاه هاى تو را نداشتم نمى دیدى که چشم بر زمین مى دوختم!؟” به او گفتم: “در چشم هاى من دقیق تر نگاه کن جز تو هیچ چیزى در آن نیست…” (بزرگ علوی)
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز