اولی ۱۶ بودم عقد کردم چون پسره از بابام خونه خواست بینمون خراب شد ۸ سال دادگاه دویدم تا جدا شدم ۱۰۰ میلیون میخواستن تا طلاق بدن
دومی هم پسره دهن بینه بخاطر خونواده اش هرچی بارم میکنه دوماهه زایمان کردم کارم شده گریه ...حس میکنم دیگه دوستم نداره باهاش صحبت کردم محبت کردن ولی بازم حس میکنم هم خونه مه تا شوهرم