سلام خانومها تاپیک قبلیم گفتم که با یه آقایی آشنا شدم ده روز زنگ میزدم منو میپیچوند ،دیروز هم تماس نگرفتم اونم نگرفت،غروب زنگ زدم چارتا حرف بارش کنم گفت :زنگ میکنم نزد ،الان زنگ زدم گفتم مشتری داری ؟گفت نه ولی زنگ میزنم،گفتم لازم نکرده ،میخوام جدا شم ،شنیدم ده تا دوست دختر داری ،اگه بهت زنگ میزدم بخاطر احساسم بود اما تو غرورمو شکوندی گفت :چی بگم ،کاری نداری،
گفتم نه بعد قط کرد،بعد یه پیام فرستادم نفرین و از این حرفها ..دلم خنک شد 😭از خدا خواسته بود،