اون که صد در صد .
هیچ وقتم به هیچ کدومشون نگفتیم شما بیشعورید چون نخواستیم بگن اره به ما نیاز دارن.
اگر روزی نیاز داشتمم الان دیگه ندارم.
من یه چندسالی شعله گاز وروشن میکردم روش دستامو میزاشتم گرم بشه از سرما امروز خواهرم گفت چقدر خونتون گرمه سه تا بخاری هم گذاشتید یهو اون تصویر دستام اومد جلو چشم.
ولی من الان دیگه نیازی ندارم بهشون.همون بهتر که نخوان بریم پیششون.
خب
اووووو حوصله داریا
همون هشت سال یه بار یادشون بیفتی کافیه، مگه چقدر تو زندگیت نقش دارن که حرفاشون برات جالبه
میگم حالا اونا هر شش تاشون نا نتی هستن؟بعد شما خواهر برادر تنی چندتا داری؟
خب
🤨🤨🤨🤨🤨🤨🤨جون بابا!!!
اصلا جالب نیست بخدا
میرم انقده اذیتم.
با اینکه زن داداشام همیشه میخندنو به ادم میرسن وتوجه میکنن.
همین این یادمه خیلی سال قبل که بابام زنده بود میدفتم خونشون میرفت بیرون برمیگشت بالباس میومد برام لباس میخرید.
اون موقه ۴ یا ۵ سالم بود.
ولی یجورایی ناراحت کنندس که ن پدر داری پدری کنه ن برادر جای پدرتو بگیره.
مرد کم باشه توزندگیت بعضی داداشا خیلی خوبن من اینجور خواهر برادرارو هیچ وقت نتونستم بفهمم .چون داداش خوب مفید نداشتم.
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
13 ثانیه پیش
13 ثانیه پیش
14 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
