شوهرم خيلي بهم بي توجهه از اول همينجوري بوده اصلا اهل قربون صدقه رفتن و ابراز علاقه نيست چيزيم برام كم نميذاره اما احساس ميكنم منو دوست نداره داره تحمل ميكنه يه سفر كاري دوروزه رفت و برگشت اما انگار نه انگار يك بارم تو اون دوروز بهم زنگ نزد همش من زنگ ميزدم و ميپرسيدم كجايي رسيدي تو جاده مراقب باش بعدم كه اومده خيلي عادي انگار نه انگار دوروز نبوده
حتي وقتي شبا پشتشو ميكنه و ميخوابه قفسه سينم سنگيني ميكنه همش ميگم مگه دوست داشتن من انقدر سخته كه ا ...
دلخکری پیش نیومده بینتون ؟ببین خب طبعیت بعضیا اینجوری سعی میکننن تو رفتار نشون بدن به جای گفتار
چو قناری به قفس یا چو پرستو به سفر؟ هیچ یک من چو کبوتر نه رهایم نه اسیر🙂 چیزی که وحشتناک بود حس می کردم نه زندهِ زنده هستم نه مُردهِ مرده 💔بهترین هرکس اون چیزیه که خودش دوست دارهیه زوج جوون دیدین نگید " عه تو که از همسرت خیلی سرتری"دوستتون یه لباس خرید نگید "رنگ بهتر نداشت؟" و...بقیه که نباید به سلیقه ما زندگی کنن!کاری نکنیم که اطرافیانمون از ترس حرفای ما قید دوست داشتن هاشونو بزنن..تو زندگی آدما همیشه مرز های باریکی وجود دارن بین رک بودن و بیشعوری ، بین احترام و چاپلوسی ، بین اعتماد به نفس و خود شیفتگی ...این مرزها تعیین کننده ی بزرگی آدماست یادشون بگیریم.
امان از اینکه بگن بعد از بچه درست میشه، به نظرم یه مدت بیخیال باش به خودت رسیدگی کن کلاس برو باشگاه ...
امشب به خودم قول دادم رژيم بگيرم لاغر بشم فقط به خودم برسم اما اخر شب كه پشتشو كرد و خوابيد دوباره همون زن ضعيف شدم اصلا انگار عمدي ميكنه كه منو تحقير كنه