2777
2789
عنوان

خواهر شوهرم شام دعوتم کرده اما نمیدونم برم یانه

| مشاهده متن کامل بحث + 1470 بازدید | 58 پست
به شوهرم گفتم بهش بگه شام نمیاییم زحمتت میشه اما بعد شام میاییم اونم الان باهام حرف نمیزنه

وااااا چرا بعدشام بری ؟؟؟تو ک میری منتو میزاری 

برو شامتم بخور عجباااا

نفسم هایلین💜

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

بری و حرف نزنی بدتر باعث دعوا و اختلاف با شوهرت میشه چون همسرت مشخصه به خواهراش حساسه اینطوری شما مقصر شناخته میشی 

ما توضیحی به کسی بدهکار نیستیم! بگذار بگویند غیرمنطقی هستیم یا ضد اجتماعی هستیم، اما به این می‌ارزد که خودمان باشیم. تا زمانی که رفتار ما و تصمیم‌های ما به کسی آسیبی نمی‌زند، ما توضیحی به کسی بدهکار نیستیم. چقدر زندگی‌ها که با این توضیح خواستن‌ها و تلاش‌های بیهوده برای قانع کردن دیگران بر باد رفته‌اند 

اگه زورت به شوهرت نرسید برو مثل مهمون واقعی نه زیاد خوش و بش کن نه هیچ کمکی بده ولی تابلو نکن که شوهرت بفهمه. کارای دم دستی کن مثلا غذا خوردین همونطور نشسته آروم آروم ظرفارو یکی کن کنار بزار فس فس کن یبار بلند شو ببر آشپزخونه بعد دستمال بگیر سفره رو پاک کن انقدر لفتش بده تا خواهرشوهرت چایی به دست بیاد پیشتون😩😁

کریستین بوبن نویسنده مورد علاقه من تو کتاب دیوانه وار می‌گه هنر اصلی هنر فاصله هاست. زیاد نزدیک به هم می سوزیم. زیاد دور از هم یخ می زنیم. باید جای درست را پیدا کنیم و همان جا بمانیم.برای من عجیبه ما معتقدیم به دوری و دوستی ولی اصرار به ازدواج داریم. بله فرار از تنهایی نیاز به حس امنیت و یک رابطه جنسی مستمر و سالم و در نهایت فرزند آوری هست ولی باید به این جنبه هم فکر کرد که چقدر دوست داشتن واقعی را با عادت کردن به ف*اک دادیم؟ حسابش را کردیم که چقدر استعداد خصوصا زنان به تبع ازدواج از بین رفته؟ حسابش رو کردیم که چقدر آدم مهاجرت تحصیل تو بهترین دانشگاه ها شغل در یک شرکت بین المللی و یا دنبال کردن هنر و کار مورد علاقه رو گذاشتن پای این حضور همیشگی کنار هم ؟ پس اگه زندگی شما از عشق ناب به عادت رسیده اگه ازدواج شما چیزی شبیه به توقف پروژه توسعه فردی بوده اگر برای رشد یک نفر باید جای پایش روی شانهء له شده دیگری باشد اگر فارغ از فشار خانواده و دید جامعه و قانون آدم ثروتمند و قدرتمندی بودید انتخاب شما در این لحظه دیگه همسر شما نیست باید بگم چیزی شبیه به مرگ تدریجی رو تجربه می کنید. برای دوباره عاشق شدن و عاشق موندن تلاش کنید به طول زندگی فکر نکنید مهم نیست چند روز و چند سال کنار هم هستید به عرضش فکر کنید به اینکه از لحظه لحظه ی زندگی کنار هم لذت بردید یا نه برای من خیلی عجیبه آدم ها از خیانت می ترسند اما از عادت نمی ترسند آدم مگر چند بار زندگی می کنه که بیست سی چهل سال رو با کسی بگذرونه که لاجرم باید با اون باشه دوستش نداشته باشه و مثل یک کارمند مثل یک هم‌خانه باهاش ادامه بده.
به شوهرم گفتم بهش بگه شام نمیاییم زحمتت میشه اما بعد شام میاییم اونم الان باهام حرف نمیزنه

شوهرت باید درکت کنه ک بی احترامی از طرف خواهرش بوده شما هم نرو و ی چیزی رو بهونه کن ولی اگه میدونی اوقاتت باشوهرت تلخ میشه برو ولی اونجا ک رفتی خیلی سنگین باش تا بفهمه ناراحتی ولی نری بهتره

نگران نیستم .همه چیز درست میشود.آب ریخته روی زمین،جمع نه اما خشک میشود.قلب شکسته خوب نه اما ترمیم میشود.وهنوز هم میتوان در گلدان شکسته گل کاشت.
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز