2777
2789
عنوان

دوستان میشه راهنمایی کنین

34 بازدید | 2 پست

من ۴ماهه عروسی کردم..قبلشم از فروردین سال پیش نامزد بودیم..از همون اولا مادرشوهرم به مامانم میگفت تو پسرمو ازم میگیری پسرم همش میاد سمت شما..درصورتی که مامانم اصلا از اون اخلاقا نداره کسیو بکشه سمت خودش..مهربونه هوای همرو داره..شوهرمم همیشه میگفت خانوادت مهربونن ادم باهاشون حالش خوبه و اینا..همین چیزا باعث شد..هروز دعوا میکردن با شوهرم که چرا میری خونشون خیلی دقتا موقع خواب زنگ میزدن یکاری میکردن شوهرم بلند میشد میرفت خونشون..حرفشونم این بود کاری که میگیمو نکنی عروسیت نمیایم..خیلی باهاشون راه اومدیم هم ما هم خانواده من..تا اینکه روز عروسی تو اتاق عقد کیف کادوهای سمت عروس دست خالم بود پدرشوهرم بعد اینک مهمونا رفتن تو سالن.. درجه ۱ها بودن تو اتاق عقد داد و بیداد راه انداخت که باید دست ما باشه مامانم اینا هم دادن دست خاله شوهرم..کلی هم حرفای زشت که شما دزدین و کلاهبردار..تموم شد چند روز با همین کاراشون شوهرم محل کار حالش بد شد بردنش بیمارستان من رفتم مامانش زنگ زد بهم یه تار مو از سرش کم بشه بیچارتون میکنم ابروتو میبرم همه گفتن این زن زندگی نمیشه و کلی حرفای زشت زد باز من هیچی نگفتم..

دو سه هفته پیش روز قبل اربعین ما شهرستان خودمون بودیم شوهرمم بود..زنگ زد باید الان بیاین تهران شوهرمم گفت نمیام بعد اربعین میام کلی دعوا کرد قطع کرد زنگ زد بمامانم..کلی فوش های زشت دادو اخرشم گفت دخترتم مثل خودته..شوهرمم برگشت رفت پیش داییش تا اون بره با اونا حرف بزنه

اونم رفت حرف زد همون هفته مادربزرگ من فوت شد مجبور شدیم ۱هفته بمونیم شهرستان که شوهر منم ماموریت اصلا تهران نبود که لازم باشه من باشم..یکشنبه هفته پیش برگشتیم تهران..هروز  زنگ میزدن شوهرم جلو من جواب نمیداد ولی خب معلوم بود دیگ..جمعه یه عکس متنی مامانش واسم فرستاد منتظر شکست من نباشینو این حرفا شب زنگ زدن ۱ساعت باشوهرم تلفنی حرف زدنو قطع کردن..منم به شوهرم گفتم مامان تو یه تسلیت نگفت بمن این چیه بمن فرستاده زنگ زد به باباش گفت اونام زدن زیرش که ما نفرستادیم شما دنبال بهونه اید..گفت بیاین اینجا حرف بزنیم شوهرم گفت نمیام اون گفت میام الان قط کرد گفتم نمیخوام ببینمشون واس چی گفتی بیاد گفتم یا منو ببر خونه بابام یا زنگ میزنم بابام بیاد..همینارو میگفتم رو شماره بابام بود گوشیو از دستم کشید شماره بابام گرفته شد ماهم نفهمیدیم بابام و مامانم و بابابزرگم اومدن باباشم رسید همین که رسید گفت بزار بره مهرشو میدم فقط بره به بابابزرگم توهین کرد به مامانم توهین کرد

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز