سلام بیاید بگید بینم از زندگی های متاهلیتون راضی هستید یا نه

قبول داری خیلی سخته؟؟؟اونا رو که نمی تونیم عوض کنیم مجبوریم ما عوض شیم.

اینکه تا حدودی علت رو میدونید خودش پیشرفته اما روی این نسئله اصلا توجه و تمرکز نکنید توش غرق نشید فقط توج و تمرکزتون رو بزارید رو خوبیای هسرتون خودتون و زندگیتون کم کم پررنگ میشن و مشکلات فعلیتون خودبخود در نقطعه ضعف قرارمیگیرن و حل میشن

من خودمو عوض کردم همه هم فهمیدن کلا از تو فامیل و اجتماع محو شدم و دارم کم کم مثل اونا میشم ولی خیلی افسرده شدم.

نگفتم عوض بشید ، تغییر کنید اما نه برا دلخوشی همسرتون چون مجبورید مرتب عوص بشید اونموقع دیگه خودتون رو هم نمیشناسید

تعییر کنید به سمت نکات مثبت گدشتتون که کم رنگ شدن در اصل خودتون رو بازسازی کنید هم ذهنی هم روحی هم جسمی

دقیقا تو پست قبلی گفتم جوری تغییر نکنید که دیگه خودتون خودتون رو نشناسید 

تغییر بمعنی پررنگ کردن خوبیا و نکات مثبتتون و ندیده گرفتن نقاط ضعف

[QUOTE=111530439]نگفتم عوض بشید ، تغییر کنید اما نه برا دلخوشی همسرتون چون مجبورید 

گذشته ی من یه دختر پر از انرژی و اجتماعی بود پر از احساس شاد و شر و شور الان شوهرم خشکه و از رفت و آمد خوشش نمیاد دوست نداره اصلا با فامیل رفت و آمد کنم یا با دوستام دوست نداره باشگاه برم از آهنگ خوشش نمیاد یا رقص توی خونه کلا دوست داره دورش خلوت باشه میشه بفرمایید چطور خودم باشم،؟؟؟؟؟

دنبال علایق مشترکتون بگردید اونارو تقویت کنید تو این مسیر اصلا همسرتون رو مجبور نکنید چون جواب عکس میده شما از خودتون شروع کنید کم کم ایشونم تو مدار شما قرار میگیرن

[QUOTE=111530816][QUOTE=111530439]نگفتم عوض بشید ، تغییر کنید اما نه برا دلخوشی همسرتون چون مجبورید  گذشته ی 

یکی از مشکلات اصل ما اینه که علایق همدیگه رو بخوبی نمیشناسیم یوقتایی برای دوتم زندگی حتی سرکوبشون میکنیم و هیچوقت ۲تا ادم تفکر و علایقشون مثل هم نیست 

گفتم اول از همه رو علایق و نکات مشترکتون تمرکز کنید هرچقدر کوچیک باشه کم کم تعداد این مشترکات زیاد و بزرگ میشه عجله نکنید 

هیچ علایق مشترکی نداریم به جز خوردن و خوابیدن چون شوهرم فقط همین کارا رو می کنه حتی به فیلم دیدن و مسافرت هم علاقه نداره فقط کار می کنه میاد خونه بدوت کلمه ای حرف می خوره و می خوابه.اگرم باهاش حرف بزنم جوابی نمی دم جوابش به همه ی سوالاتم( که برای شروع معاشرت هست)نمی دونمه. 

[QUOTE=111531264][QUOTE=111530816][QUOTE=111530439]نگفتم عوض بشید ، تغییر کنید اما نه برا دلخوشی همسرتون چون مجبورید ...[/QUOT

یبار تمام پستاتون رو از اول مرور کنید ببینید چی نوشتید دقیقا و بمراتب شدیدترش تو ناخوداگاهتون همین مطالب رو مرور میکنید روزانه هزاران و میلیونها بار که عمدتا سرشار از بار منفی هستن

همونطور که گفتم رو یه برگه کاغذ همه نکات مثبت زندگیتون خودتون و همسرتون رو یادداشت کنید هرچقدر کوچیک و کم باشن همینطور علایق مشترکتون رو بعد تمام توجه و تمرکزتون رو بزاریو روی اونا تقویتشون کنید و اصلا همسرتون رو بکاری مجبور نکنید بزارید خودش کم کم وارد مسیر شما بشه هر روز اون برگه رو مرور کنید موارد جدید رو بهش اصافه کنید پیشرفتاتون رو بنویسید و در اخر حتما بخاطر اونا از خدا سپاسگزار باشید 

شاید بنطر خنده دار باشه اما اگه اقدام کنید با تمام توجه و تمرکز مطئن باشید از هفته دوم نتایح خودسون رو نشون میدن

شما بدون پیش شرط و اما و اگر یه برگه کاغذ بردارید و شروع کنید بنویسید گذشته رو کلا بزارید کنار

یبار نهایتا ۱ساعت وقت بزارید خواهید دید خیلی بیشتر از خوردن و خوابیدن هست

فکر نمیکنم امتحانش ضرر داشته باشه