خونمون ی ساختمون پنج طبقست هر طبقه دو واحد ما سوم اونا دوم پایین ما دقیقا پیرزن پیرمردن پیرزنه زانوشو عمل کرده گردنشم بستست نمیدونم چرا هی میگه من مریضم شما همش اذیتم میکنید
از وقتی اومدیم حتی وقتی خونه نیستیم میگه سروصدا میکنید میگه همش مبلاتونو میکشین اینور میکشین اونور میگه از صبح تا یک شب یکسره
در صورتی ک ما مبلامونو جمع کردیم هموشون برعکسن و رو ب دیوار چون بچه میرفت روش میفتاد حالا نمیفهمم صدا از چیه ب نظرتون چی میتونه اینقدر صداساز باشه
خودم میگم جاروبرقی وقتی رو سنگا میکشیم اونم روزی یبار نهایتا بیست دیقه طول بکشه کل خونه