2777
2789
عنوان

خاطرات جالب

72 بازدید | 11 پست

موضوع آزاد. 

عمم تعریف می‌کرد پسرش کوچیک که بود توخواب راه می‌رفته چندبارم میخواسته بره کوچه دستشویی کنه عمم آوردش خونه... الان که ازدواج کرده فقط حرف میزنه تو خواب یعنی زن وبچش تو خواب مشارکت میکنن🤣🤣🤣

این که خوبه برادر شوهر‌من کلا تو خواب همه کاری میکنه راه میره دعوا میکنه با مشت میزنه تو دیوار هر کاری هم کرد باشع ازصبح تا شب همه رو میگه تازه یبار از یخچال نون اورد داد دست ابجیش گیر داد حتما باید بخوری😁😁

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

من و مامانم با نامزدم رفته بودیم خرید لباسشویی جهیزیه،وی لباسشویی نوشته بود ۹ کیلویی،نامزدم فکر کرده بود وزن لباس شویی ۹ کیلو هستش،میخواستیم کارگر بگیریم بزاریم داخل ماشین،نامزدم گفت نه نمیخواد خودم تنهایی میبرم،من و مامانم همینجوری مونده بودیم.آخه یه کمم لاغر بود،رفت دستشو انداخت زیر ماشین لباس شویی، همینجوری فقط منو نگاه میکرد،یه دفعه از خنده ترکیدیم ،گفت الهام مگه این ۹ کیلو نبود که من براش توضیح دادم

خونه حیاط دارم آرزوست....آمییین.🤲
واقعا چه جالب 😂😂😂

یبار تو خواب داشت تو پذیرایی راه میرفت اونموقع نمی دونستم تازه ازدواج کرده بودم بهش گفتم داداشی بیا بخواب یه فوش داد خیلی ناراحت شدم شوهرم بیدار کردم بهش گفتم گفت بابا این خواب هر وقت اینجوری شد بهم بگو بیارم بخوابونمش از در نره بیرون

یبار تو خواب داشت تو پذیرایی راه میرفت اونموقع نمی دونستم تازه ازدواج کرده بودم بهش گفتم داداشی بیا ...

خیلی باحال میشه همین پسر عمم سرباز بوده مگیفت رفتم یه شب خونه هم خدمتیم من بیدار کردبریم پادگاه رفتم دستشویی خوابم برد😆😆😆(الان شوهر خواهرم میشه خواهرمم مثل خودش با بچه هاشون همه تو خواب حرف میزنن

منم وقتی تب دارم یا اعصابم خورد باشه یه حرفایی میزنم تو خواب چند وقت پیش سرما خورده بودم تب داشتم بعد نصف شب شوهرم ازم پرسید چقد دوسم داری منم گفتم اندازه لباسا تو لباسشویی صب ساعت۶رفته دیده هیچ لباسی تو لباس شویی نیست داشت غر میزد مگه مجبورت کردم دروغ بگی حالا ک دوسم نداری نداشته باش ولی باهم صادق باش گفتم چته میگه رفتم تو لباس شویی خو لباس نبود گفتم واسه این ‌ک دیشب شستمشون میگه پ چرا شب گفتی اندازه لباس تو لباسشویی  دوست دارم 😂😂😂😂😂بخدا اینم رد داد 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778

جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته

لیزر❓

leyliamli | 40 ثانیه پیش
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز