چن وقته احساس میکردم اذیت میشدم به شوهرم می گفتم میگفت چرت نگو.خواب های وحشت ناک میدیدم .حتی خواب یه قبرستون چند بار دیدم ولی غیرقابل تصور بود اون قبرستون تو واقعیت ببینم.همیشه یکی دنبالمه احساسشو دارم .حتی هاله هاشو یه وقتایی میبینم.چن وقته زندگیم بهم ریخته دارم دیوونه میشم اخلاق شوهرم عوض شده گفتم سرکتاب باز کنم .یه آقای بوشهری به نام مسعود صادقی قطروی گفتم سرکتاب باز کنه بهم همه واقعیت هاروگفت .گفتش تو آب جوش ریختی رو زمین بسم الله نگفتی بچه یه جن کافر سوزوندی تا ازت انتقام نگیر دست بردار نیست گفت باید طلسم و جادو و دعا به کار ببرم کاریت نداشته باشه زندگیت میکنم گلستون .گفت هزینش میشه 2ملیون گفتم ندارم گفت 1ملیون بازم زیاده برا من .همه میگن دیوونه شدی خرافاتی تروقران بهم کمک کنید