بچه ها ما رفته بودیم کاشان اونجا سمت روستاهاش که خیلی بکر و طبیعیه یه خونه ویلایی اجاره کردیم که چند شب بمونیم ...وقتی پسرخالم داشت کلید رو از صاحبخونه تحویل میگرفت دیدیم دارن با هم یواشکی حرف میزنن و یه استرسی تو چشمای پسرخالمه.... که ما ازش پرسیدیم چی شده و به ما نگفت...رفتیم داخل دیدم یه درخت بزرگ گردو وسط حیاطه که چیزای عجیبی بهش آویزون کرده بودن مثل شاخ گاو و چاقو و ازینچیزا.....