الان نشستم از سر خوشحالی گریه میکنم.
من یکی از بهترین حس بیست سال عمرمو دارم تجربه میکنم😭😭😭باورتون نمیشه چقدر خوشحالم چقدر به خودم افتخار میکنم.
اصلا اشکام بند نمیاد
من کلاس میکرو که میرفتم هر روز بهم میگفتن توافتضاحی .
هر روز.
برای هر ابرویی که میکشیدم.
ولی با تمام سختیا وراه دور که میرفتم کم نمیوردم.
باز میرفتم که بهم بگن توافتضاحی.
راه برگشتم دوساعت ونیم طول میکشید انقدر که دور بود وایدت میشدم توخط واحد خوابم میبرد.
امروز استادم یه وویس داد پر از اسم زینب .پر از حرفای قشنگ
منو داشت به عنوان بهترین کار اموزش معرفی میکرد.
وهی اسممو تکرار میکرد اسم منی که بهم میگفتن توافتضاحی یادشم نرفته بود من همونم.
همون موقه حس کردم دنیارو بهم دادن.
وقتی جواب اون همه سختیامو گرفتم تلاش کردنام.
خیلی وقت بود چنین حس خوبیو تجربه نکرده بودم.
فکر کنم اخرین بار وقتی به دنیا اومدم حس خوب بود.
دیگه نبود
براتون ذوق الانمو گریه از سر خوشحالیمو ارزو میکنم.
از ته دلم میخوام همتون تواین حال خوبی که من هستم قرار بگیرید😍❤😭