2777
2789

قبلنا کرم پماد چیه که  هواسرد میشد میزدن به لب شبیه رژ بود من اسمشو نمیدونستم هی با خودم تمرین میکردم داروخانه برم چی بگم توافکارخودم بودم حالا اونجا شلوغ منم لال،گنگ،گیج،هنگ😥دوباره پرسید خانوم چی میخواین منم بی حواس گفتم آقا یک لب بدین😭😂😣اونجا رفت رو هوا منم با سرعت برق وباد در رفتم😩😫

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

من خیلی آبگوشت دوس دارم  تازه عروسی کردیم مسافرت بودیم تو شهرستانمون مادرشوهرم اینام بودن برا ...

😐😐😐تصور ابگوشت خوردن سر صبح برام وحشتناکه

و اونم متوجه مزه نمیشی وحشتناک ترر

سلام ملیکم

خاطره نیست

ابرو ریزیه

منم مامانم بردم ساندویجی

میخواستیم سفارش بدئم   جلو مرده پرسید چی میخوای 

گفتم ساندویج

گفت همبر میخوای کوکتل میخوای 

گریه شدم گفتم میگم ساندویج  😂😂

😐😐😐تصور ابگوشت خوردن سر صبح برام وحشتناکه و اونم متوجه مزه نمیشی وحشتناک ترر

من عااااشق آبگوشتم 

متوجه بی نمک شدنشم میشدم ولی حالا نمیدونم از روی خجالت بود یا چیز دیگه حرفی راجب طعمش نمیزدم فقط نمک میپاشیدم روش😂

🍃🌸اَللّهُمَ صَلّ عَلی مُحَمَّد وَآله مُحَمَّد وَ عَجِل فَرَجَهُم🌸🍃

هفته پیش لباسهای خشک رواز روی بند آوردم گذاشتم رومبل تابعداز غذادادن دخترم جابه جاشون کنم،

زنگ درروزدن،مامور گازبود،درروباز کردم ،دیدم دخترم که دوسالس رفت پیشش،از پشت پرده بادقت دخترمونگاه کردم دیدم لباس زیرمو روشلوارش پاش کرده وهردوتاپاشوکرده تویه پاچه لباس زیر،

مونده بودم چیکارکنم،نمیتونستم بر م بیارمش چون چادرم دم دست نبود و اگه میرفتم برش دارم درباز بودومامورمنومیدید،

فقط دخترمو صدامیزدم،پرنیان جان، مامان،بیاکارت دارم،

اونم فقط به مامور میخندید و دور دهنش هم ماستی  


یه تاپیک دیگه تعریف کردم ولی بازم میگمش😐😐

یه شب شوهرم با دوستش بیرون بود نصفه شب زنگ زدم گفتم کجایی دیگه حرصم دراومده بود اونم همش میگفت ۵دیقه دیگه ۵ دیقه دیگه زنگ زدم گفتم هرچی سرت اوردم نگی نگفتی بلایی سرت بیارم تا عمر داری یادت نره🥵

رو تخت بالشت گذاشتم و پتو انداخته بودم روش باورکنین خودم دیدمش ترسیدم انگار واقعا کسی زیرش بود همه برقا خاموش کردم خودمم رفتم پشت در اتاق برگشت اونم اروم اروم راه میرفت فک کرد من خوابم منو میخواست بترسونه درو که بست منو پشت در دید با لباس سفید یه نگابمن کرد یه نگا ب تخت بلند فقط داد زد و بسم الله میگفت منم خشکم زد😂😂😂بیچاره تا یه هفته توشوک بود ❤😂😂😂

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز