طرف من پسری هستش که دوستش اژانس مسافرتی و تور گردشگری داره از قضا فردا صبح برنامه گردشگری و پیاده روی دارن من بنا به دلایلی نمیتونم برم باهاش اینم بگم که خانوادش کامل درجریان من هستن و خواهر بزرگش گفت اصلا نترس
حالا قضیه اینه که من همینجوری بهش گفتم فردا نزدیک ظهر شاید بیام یه سر بزنم بهت و برگردم گفت اگه میخوای بیای بیرون منم نمیرم باهم باشیم اگه نه خودت با دوستات برو نمیخواد بیای قضیه مشکوک نیست حس میکنم یچیزی هست که نمیخواد من برم لازمه یهویی برم ببینم چخبره از دور ببینم جریان چیه؟