2777
2789
عنوان

عروسی برادر شوهر شما بودید با ابن شرایط میرفتید؟؟؟؟؟؟

| مشاهده متن کامل بحث + 4546 بازدید | 170 پست

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

عید پارسال عقد برادر شوهرم بود و ما با همه ی این داستان هایی که بود رفتیم چون همسرم کلا همین یه برادر رو داره و کلا دو تا بچه ان 

همه ی کارهایی که برای من نکرده بودن برای عروس جدید کردن و بعدش همسرم بهشون انتفال داد که ما از این همه تبعیش ناراحتیم ولی با این حال ما واقعا میخواستیم که همه چی تموم شه و عید دیدنی رفتیم خونشون و تقریبا اشتی کردیم 

بعد از اون ما خونه خریدیم و الان  8 ماه میگذره ولی هیچ کدوم خونه ما نیومدن  نه پدر و مادرش و نه برادرش الان برای عروسی از 3 هفته قبل با همسرم در ارتباطن که بیا و اینها و به من دیروز گفتن یعنی پدرش باهام تماس گرفت که امروز بیا داریم جهیزیه میاریم و 3 روز دیگه هم عروسیه ؟ 

شما به جای من بودید میرفتید با این اوضاع ؟

تو بیشتر از خانواده شوهرت باید از شوهرت دلگیر باشی...وظیفه اونا نیست که..وظیفه پسره که واسه تو انگشت ...

همسر من اون موقع 24 سالش بود و ما اصلا عجله ای برای این که زود مراسم بگیریم نداشتیم اصرار خانوادش بود و مامانش که هر روز میومد خونه ما و میگفت ما خودمون همه کار براشون میکنیم 

برو وبگو چون شوهرم همین یکی بردار راداره اومدم  وگله کن بگو شماخونه جدید من نیومدین من کادو نمی خواستم فقط می خواستم سری بزنید همین بگوفکر نکنن اسکولی

  توکل بر خدایت کن کفایت میکند حتمااگر خالص شوی با او صدایت میکند حتمااگر بیهوده رنجیدی از این دنیای بی رحمیبه درگاهش قناعت کن, عنایت میکند حتمادلت درمانده میمیرد, اگر غافل شوی از اوبه هر وقتی صدایش کن حمایت میکند حتماخطا گر میروی گاهی, به خلوت توبه کن با اوگناهت ساده میبخشد, رهایت میکند حتمابه لطفش شک نکن گاهی, اگر دنیا حقیرت کردتو رسم بندگی آموز, حمایت میکند حتمااگر غمگین اگر شادی, خدایی را پرستش کنکه هر دم بهترینها را, عطایت میکند حتما
عید پارسال عقد برادر شوهرم بود و ما با همه ی این داستان هایی که بود رفتیم چون همسرم کلا همین یه براد ...

۱۰۰ بار نمیخواد بری..فقط واسه عروسی چند ساعت برو..خیلی ارتباطتا باهاشون محدود کن..فقط مثلا یه دیدار کوتاه واسه عید و مناسبتای این مدلی

جالب نیست برای عروسی نری ولی سرسنگین باش البته طوری نباشه که همه بفهمن فکر کنن بخاطر جاریت ناراحتی  فقط اونایی که باید بفهمن کافیه 

من یه گلایلم که تو این سرزمین شوم ،                                 راهم به قبر و سنگ گرانیت می رسه ... 🩹                                 
همسر من اون موقع 24 سالش بود و ما اصلا عجله ای برای این که زود مراسم بگیریم نداشتیم اصرار خانوادش بو ...

خب وقتی  دیدی کاری نمیکنن باید کنسل میکردین و صبر‌میکردین تا خودتون شرایطتون بهتر بشه...البته منم تا حدودی شرایط شما رو داشتم.ولی الان که فکر میکنم میگم بهتر اصلا..فرض کن مثلا با یه مشت آدم بزشور و زیون نفهم میخوای رفت و آمد کنی که چی بشه مثلا

جالب نیست برای عروسی نری ولی سرسنگین باش البته طوری نباشه که همه بفهمن فکر کنن بخاطر جاریت ناراحتی & ...

اره دقیقا من اصلا مشکلی با جاریم بنده خدا ندارم چون اصلا هنوز کامل نمیشناسمش که چه جور ادمیه و کلا شاید 3 بار دیدمش یکبار عقدش یکبار همون عید دیدنی که رفتیم خونه مادر شوهرم و انجا بود یکبار هم تو ختم یکی از اقوام 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز