شوهرمن ی مدت حدود دوسه ماه شبانه ی جایی نگهبان بود به همین خاطر شبا خونه نبود و مجبور بود اونجا تاصبح نگهبانی بده. ی روز صبح ک از نگهبانی اومد خونه از خستگی خوابش برد و تا نزدیکای ظهر خوابید. منم مثل همیشه رفتم سر گوشیش ک با اینترنتش بازی کنم (همیشه همینکارو میکنم و به شوهرم چون اطمینان دارم بخاطر فضولی سرگوشیش نمیرم فقط با نتش کار میکنم) همینجوری ک داشتم کار میکردم ی سرم به اینستاش زدم دیدم ی پروفایل دختر تو پیاماشه باز ک کردم دیدم مال ساعت چهار و نیم صبحه ک فقط ی پیام بود و دختره نوشته بود ببخشید خوابم برده بود..... اقا منو دیدی از این رو به اون روشدم سریع گوشام داغ شد ضربان قلبم رفت بالا و دستام سریع شرو به لرزیدن کردن انگار که من خیانت کرده باشم. ی لحظه دنیا رو سرم خراب شد عین ی فیلم تمام تاپیکای نی نی سایت جلو چشمم اومد ک میگفتن ب شوهرشون اعتماد داشتن و در اوج اعتماد خیانت دیدن حالم بدجور خراب شد خواستم برم با لگد شوهرمو بیدار کنم گفتم نه الان وقتتش نیس باید ی ذره خودمو کنترل میکردم..