2777
2789
عنوان

از حرف و نگاه های مردم تو عروسی میترسم

| مشاهده متن کامل بحث + 1071 بازدید | 72 پست
قبلا ازینورو اونور میفهمیدم که میگفتن فلانی واسه پسرعموشه به خاطر همین هیچکس از همشهریا پاپیش نذاشتن ...

مردم کاره ای نیستن خداوندنیمه گمشده همروتوزمان خودش کنارهم قرارمیده توروعموت خلق نکرده که آیندت دست اون باشه به حرف دلت گوش کن نه مردم حقارت این نیست توچیزی که باب میلت نبودروقبول نکردی حقارت این بوداگه اون ازدواجوقبول میکردی 

تیکرتولدپسرم💚۹۷/۷/۷💚اگه قراربوددری بسته بمونه ک به جاش دیوارمیزاشتن😉همیشه امیدوارباش🤗

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

به خودت برس برو ارایشگاه و برای عروسیشم برو کسیم حرفی زد راجع این موضوع بگو خانواده هامون تصمیم گرفت ...

همه این کارا رو میخوام بکنم ولی حالم از درون خیلی بده . بیشتر به خاطر مامان بابام ناراحتم . من همه چیزو میتونم تو خودم بریزم ولی ناراحتی مامان بابام داغونم کرده . همیشه دعا میکردم زودتر از پسرعموم ازدواج کنم چون میدونستم تموم پچ پچای بعدشو ولی نشد 

هرجا حرفی شنیدید به مسخره بگیرید بگید مگه چه سالیه؟؟ این حرفا چیه حالا یکی من دنیااومدم یه چی گفته ولی ادام نداشته این جریانات حرف درنیارید بابا خنده خنده بگو

لطفا درخواست دوستی ندید
دیگه باورم شده عدالت خدا وجود نداره 

نع...نداره....خودمم دلم گرفته حستبی استارتر دوقلو باردهرم ولی از بس گریه کردم...که نگووو..خیلی بدبختم...خیلی.یه کوه غم تو دلمه...دارم خفه میشم.شهر۶ای کوجک دخترای محترم و سر به زیر رو له میکنه

عزیزم ازدواج فامیلی خیلی مشکلات داره ناراحت نباش شما که تمایلی نداشتی... اگه دعوتتون کردن حتما برین در کمال ریلکسی و شادمانی خیلی هم خوشگل کن اصلا اصلا اصلا نذار کسی فکر کنه ناراحتی اینجوری اطرافیان  هم به تصورات بی اساسشون  پایان  میدن و برات ازدواج کردن هم راحت تر میشه

دخترهای عزیزم خدا بهترینها رو براتون رقم بزنه💜
نمیتونم ناراحتی مامان بابام دیوونم میکنه . هیچکدوممون از ازدواجش ناراحت نیستیم . ازین دلم پره که چرا ...

دقیقا 

منم این روزارو گذروندم 

سخت گذشت ولی گذشت 

بابا مامانم از خجالتشون تا دوهفتهاز خونه بیرون نمیفرفتن 

بابذم رو نداشت تو چشوون نگاه کنه 

نگاهای مردم از همضبدتر بود 

اولش نمیخواستم عروسیش برم 

چون واقعا امکانشم نداستم میخواستم برم دنبال کارام و سرم شلوغ بود 

ولی حرفای بقیه اذیتم کرد گفتم برم تا براسون روشن نشه ک من دوسش داشتم و دارم ازحسودی میترکم رفتم یهترین لباس و آرایشگاه اینقد با عروس خندیدم و رقصیدیم کهمه کف کرده بودن بعد ار اون قضیه همه دستشون اومده بود ک من دلم نمیخواست اون پسره رو و چقد خوشحال بودم ک رفته با یکی دیگه 

توم حتما برو برقص بخند با همه معاشرت کن شاباشبدهکلی کیف کن واسه خـدت 


تو خودت اعتماد به نفست پایینه . روی خودت کار کن. نه به بار بوده نه دار . حرف مردم سطحی اصلا مهم نیست ...

تو ظاهر به همه میگم حرف مردم واسم مهم نبست اتفاقا همیشه این حرفارو به مامان بابام میگم ولی از درون داغونم . خیلی سختمه مامان بابام به خاطرم حرف بخورن 

ولش بابا به این فک کن از این به بعد هر کی بهت فک میکرده میاد جلو اینا فکرای منفیه که اگه ادامش بدی ب ...

خب شما اگه به یه همچین موردی بربخوری با خودت نمیگی لابد دختره عیبو ایرادی داشته که بعد این همه سال اسم گذاشتن نخواستنش 

بهتر ک ازدواج کرد راحت شدی از کسی ک نمیخوای..... اصلا مردم ب ی ورتم نباشن چرا ک دهنشون عین دروازه غ ...

اخه خیلی ناراحتی داره به خاطر یه ادمی که خودمم نمیخواستم اینقد پشت سرم حرفو حدیث باشه 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز