2777
2789
عنوان

شما بگيد من مشكل دارم يا شوهرم...

1430 بازدید | 109 پست

من و شوهرم باهم دوست شديم و بعد سه ماه ازدواج كرديم و دوسال تو عقد بوديم و تو عقد حامله شدم و بعدم مجبور شديم هروسي گرفتيم.


شوهرم وقتي باهاش دوست شدم كلي بهم راجع به خودش دروغ گفت.حتي اينكه قبلا زن داشته و تو عقد جدا شده بودنو بهم نگفت.يعني گذاشت قشنگ وابستس بشم بعدش نزديكاي خواستگاري بهم گفت.اونم خيلي ساده كه من قبلا زن داشتم.

من اواخر دوستيمون يه چيزايي متوجه شدم كه دروغ ميگه ولي  اينقدر ظاهر زندگيشو قشنگ درست كرده بود كه فك نميكردم ديگه اينمهمه دروغ گو باشه.

البته از لحاظ مالي بهم دروغ گفته بود كه خيلي پولدارن.

منم هميشه چون تو خانواده ي خودم هيلي پولدار نبوديم دلم يه زندگي راحت ميخواست و دنبال ادمي بودم كه پولدار باشه.اوايل دوستي با ماشين دوستاش ميومد دنبالم و ميگفت مال خودمه.كلي واسم كادو و گل ميخريد.

خلاصه بگم كه اوضاعشون بدم نيست ولي به اون پولداري هم كه ميگفت نبودن.

من بهش وابسته شدم و عاشقش شدم و چشممو روي چيزايي كه ميفهميدم بستم.

خانوادم به زور راضي به ازدواجم شدن و بيشتر فاميل  طردم كردن چون با غريبه ازدواج كردم.


روز خواستگاري هم سنگ تموم گذاشت ى گل طلا و حلقه ي انچناني.


گذشت تا عقد كرديم.

كلااااا ادم ساده اي هستي


اميدوارم بعدا به مشكل نخوري با اين وضعيت!

دیدین خدا بالاخره بغلمو با دستاش پر کرد؟                         امضای قبلیم: خدایامیشه بغلمو با  دستات پر  کنی؟ آخه  مامانم میگه: دستای خدا به لطافت نوزاد تازه  متولد  شدس❤ 

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

بعد عقد فهميدم كه شوهرم به شدت رفيق بازه و عاشقه دوستاش و وقت گذروندن باهاشون.يك مغازه اي داشت موقع دوستيمون كه بعد عقدم گفت ضررم زياده و بست معازشو وعملا بيكار شد.

كم كم يك ماشين داغونو رو كرد كه بعدها مشخص شد ماشين خودشه و اون ماشينا مال دوستاش بوده

بهش ميگفتم ماشينت كو ميگفت فروختم بدهي داشتم دادم بالاش.


با دروغ اولی کنار اومدی و این فرصت که دروغگویی رو ترک کنه ازش گرفتی عزیزم چی بگیم ما الان اخه من خودن دروع حزو خط قرنزامه بفهمم هرچقد عاشق باشم ول میکنم همه جیو ریشه همه گناها از دروغ میاد 

چو قناری به قفس یا چو پرستو به سفر؟                                 هیچ یک من چو کبوتر نه رهایم نه اسیر🙂                                  چیزی که وحشتناک بود حس می کردم                                                 نه زندهِ زنده هستم نه مُردهِ مرده  💔بهترین هرکس اون چیزیه که خودش دوست داره‌یه زوج جوون دیدین نگید " عه تو که از همسرت خیلی سرتری"دوستتون یه لباس خرید نگید "رنگ بهتر نداشت؟" و...بقیه که نباید به سلیقه ما زندگی کنن!کاری نکنیم که اطرافیانمون از ترس حرفای ما قید دوست داشتن هاشونو بزنن..تو زندگی آدما همیشه مرز های باریکی وجود دارن بین رک بودن و بیشعوری ، بین احترام و چاپلوسی ، بین اعتماد به نفس و خود شیفتگی ...این مرزها تعیین کننده ی بزرگی آدماست یادشون بگیریم.

شوهرت با پینوکیو پسر عمو نیست احیانا😐😐😐

کسی رو که میخوادد بره دویدنو یادش بدید.                  یه لقمه نون و پنیرم واسش بزارید که وسط.                 راه ضعف نکنه برگرده  

منم هميشه جلوي خانوادم صورتمو با سيلي سرخ ميكردم كه خيلي خوشبختم.

از حق نگذريم ادم خوش گذروني بود و نميذاشت بهم بد بگذره

با رفيقاش ميبردم بيرون و مسافرت.

ولي دستش تو جيب خودش نبود

خيلييييي سر مسائل مالي اذيت شدم ولي به روم نياوردم.


خانواده ي منم كلا منو بي خيال شده بودن چون خودم خواسته بودم ازدواج كنم

يعني حتي يك حلقه هم نخريدن واسه شوهرم.

اعتفادشون اين بود كه بهترش گيرم ميومد اگه صبر ميكردم.

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز
توسط   8080aylinamm  |  8 ساعت پیش
توسط   آرزو1388  |  7 ساعت پیش