چ غروب دلگیریه🙁

چه زیبا...

دختر پاییز که باشی مهربان تر می شوی به یمن دلدادگی ،
به پاس برگ ریزان های بی وقفه .
دختر پاییز که باشی کافیست ، که عشق محصورت کند در تنهایی،
درهذیانهای نفس گیر!!!
درهذیانهای نفس گیر!!!
دختر پاییز که باشی می میری با سر سنگینی های عمدی ،
می میری با نگاههای سرد،
می میری ساده تر از همه !!!
دختر پاییزکه باشی باران برایت مقدس است،
و تو می دانی دختر پاییزی را باران افسون می کند
بی بهانه دیوانه اش می کند ،
دختر پاییز که باشی ساده عاشق می شوی ،ساده می میری ،
و ساده تر از همه ، جنون میهمان همیشگی عقلانیت توست .
دختر پاییز که باشی دل، به جان گرفتن از بهار نمی بندی و
می دانی سرشت پاییز آمیخته با جهنم است ،
جهنمی که انعکاس نیستی هاست .
دختر پاییز که باشی شیطان می شوی به معنای وسوسه !
و عاشق می شوی به معنای شیرین و فرهاد!!!
به گم شدن معنی باران ، در روزهای گره خورده به هوس های ناتمامشان ...
دختر پاییزی که باشی یاد می گیری وقتی بغض داری،
وقتی اشک می ریزی،
وقتی که به تنهایی با دنیا روبرو می شوی،
منتظر هیچ دستی نباشی، چرا که همه رهگذرند!!!
من دختر پاییزم....
دختر پاییز که باشی، همان دیوانه ای می شوی که هیچگاه عوض نمی شود!
همانی می شوی که آنقدر به یک آهنگ گوش می دهی تا از ترانه و ریتم آهنگش متنفر شوی...
همانی که تکیه گاه خوبی است، اما هیچگاه برایش تکیه گاهی نیست...هیچگاه!
همانی که کلی حرف دارد، اما....کلمه ندارد...
ساده می گویم ...
دختر پاییز که باشی همه ی آدم ها برایت غریبه اند .
دخترپاییز که باشی بودنت می شود من ،
دختر پاییز یعنی من !
همان که می شناسید ، یک جنون زده ی مهربان ...

دقیقا...من خودم دختر پاییزم...

تابستونوزیاد دوس ندارم گرمه.زمستونم به نظرم خیلی سرده ولی بدک نیست.بهارم کسل کننده وکلن استرس امتحانو...

این پاییزه که دوسش دارم عاشق بارونم عااااااشق برگای خشک رو زمین کل زیباییش وای هرچی بگم کمه

باااازم...بگووووو

عزیزم خودت شعر میگی؟؟

من تموم اتفاقهای مهم زندگیم تو شش ماه دوم سال افتاده .ایشالا برای شماهم اینجوری بشه .منم تابستونو و بهارو با اونهمه زیبایی اندازه هوای ابری و برف دوست ندارم.

خداکنه تو این فصلهاهم بچه دار بشم 

در هوای شورانگیز پاییز ؛ می شود مُرد برای تویی که گاهی دست هایت را توی جیبت می کنی و زیر باران و روی برگ های خشک خیابان ، قدم می زنی .
می شود مُرد برای تو ؛ وقتی پشت سنگر کلاه و شال گردنت شبیه فرشته هایی که سردشان شده ، پنهانی و هرم نفس های داغ و معجزه خیزت را به بی هواییِ خیابان های سرد و مه گرفته می بخشی .
برایت می شود مرد ؛ وقتی که گونه هایت از سرمای پاییز ، گلگون شده ، سرت را پایین انداخته ای و همینطور بیخیال و دلبرانه از کنار جدول های خیابان عبور می کنی .
خدا تو را در دوست داشتنی ترین حالتِ ممکن آفریده ،
و پاییز و من را برای دیوانگی ...
باید در دلِ خیابان های پاییز ، تو را دید ، بوسید ، عاشقت شد و برایت مرد ،
همین !

ان شالله عزیزم چرا که نه...به خدا توکل کن وامید داشته باش و چله یاسین بخون حتما نتیجه میگیری گلم

کنارم باش ، این پاییز ،
کنارم باش ، می ترسم ...
خزان را دوست دارم من ، ولی بی تو ؛
خیابان ، کوچه ها ، این شهر ، این پاییز ؛
تو را بدجور کم دارد !
بدون تو ؛
گلوی آسمان ها ؛ درد می بارد ،
صدای خش خش این برگ ها بی تو ؛
صدای نابهنجاریست باور کن ؛
به بانگِ مرگ می مانَد !
اگر باشی ،
اگر همراهِ من باشی ؛
خزان زیباترین فصل است ، می دانم ...
کنارت ، چای می چسبد ؛
به وقتِ شامگاهان ، در هوای سرد و بارانی ...
کنارت کوچه ها زیبا ،
درختان ، آسمان ، گنجشک ها زیبا ،
کنارت بازهم دیوانه ی باران و پاییزم ...
کنارم باش ماهِ من ،
که با تو چای می چسبد ،
که با تو عاشقی کردن ، دویدن ، شهر در پاییز را دیدن ؛
که با تو کافه گردی ، شعر خواندن ، مبتلا بودن ؛
در این پاییز ، می چسبد ،
عجب پاییز ، می چسبد !
کنارِ تو ؛
خزان زیباترین فصل است ، می دانی ؟!

ان شالله

چله یاسین به چ شکل بخونم

نیت کن بگو تا40روز هرروز.....یا هرشب یه یاسین میخونم..واین کارو کن.اگر یه  روز یادت رفت یا هرچی..روز بعدش دوتا بخون ..من توروضه چله برداشتم اونم به اصرار اطرافیان..اینجوری بود که هرروز همه میخوندن به نیت یه نفر....اسم من نفرهیجدهم افتاد..شروع کردم خوندن به نیت یه مشکلی ک داشتم..درکمال ناباوری روز هیجدهم که اسم من بودو همه اون چهل نفر برامن میخوندن..رفتم بیرون وقتی برگشتم بهم خبردادن مشکلم حل شده اصن باورم نمیشد چندوقت زندگیم درگیر بود...از اونموقع اعتقادپیدا کردم که آخه مگه میشه انقد دقیق؟؟؟؟

ازاونوقت تاحالا بارها خودم توخونه نذر کردم و شکرخدا تا حالا نشده جواب نگیرم خیلی قویه این سوره حتما شمام چهل روز روزی یدونه بخون ان شالله به حاجتت میرسی 🌹🌼🌸