چرا تواین یازده سال پس انداز نکردید الان با این شرایط اقتصادی نمیتونی پس انداز کنی همونی که میخوای تو مستاجر پس انداز کنی الان پس انداز کن بعد مستقل شو
نمیش عزیزم پدرشوهرم ب حساب کتابمون خیلی میرسه خونه مادرشوهر نرفتی نمیدونی چ مصیبتیه منم الان یازده ساله اینجام ی تومن ندارم روزهای جوونیم بهترین روزهام سوخت وازبین رفت ازخابیدنم بگیر لباس پوشیدنم بیرون رفتنم خریدام ووو......توهمه چیم دخالت میکنن دیگ بریدم همسرم همه پولشوخرج اینها میکنه پس انداز نمیش کرداینجا
عزیزم من چی باید بگم که پدرشوهرم آپارتمان داره تو محلشون ولی من ترجیح دادم یک و دویست اجاره بدم و نرم نزدیکشون. هنوزم حاضرم تا اخر عمرم مستاجر باشم ولی نزدیکشون نرم چ برسه تو یه ساختمون
عزیزم برو مستأجری فوقش نتونستی بر میگردیم خونه پدر شوهرت من برادر شوهرم مثل شما بود هفت سال پیش پدر شوهرم بود حتی یه هزار تومانی پس انداز نکرد همش خانواده شوهرم ازش توقع پول داشتند اینم خسته شد یواشکی پولاش رو جمع کرد پول پیش خونه که جور شد گفت وام گرفتم وسریع دنبال خونه گشت بماند که دیگه چقدر بحث و ناراحتی پیش اومد وقتی مستقل شد تازه معنی زندگی مشترک رو فهمید البته جاریم خیلی قناعت کردالان هم یه خونه رهن کردند ولی جاریم میگه دیگه اخریا که خونه پدر شوهرم بودم فکر طلاق زده بود سرم میگفت باید همیشه لباس پوشیده تنم بود اگه بحثمون میشد خونوادش دخالت میکردند تربیت پسرم دو جور شده بود من یه چیزی میخاستم ازش اونا هم یه چیز دیگه میگفت خیلی رابطه اش با برادر شوهرم بد شده بود تازه هرچی شوهرش کار می کرد به اونا میداد آخر کار میگفتند زنش جمع کن نیست
مرسی عزیزم این اولین جوابی بودک دلمو آروم کرد بخدادیگ نمیتونم تحمل کنم خیلی اذیتم میکنن من خودم ب شخصه فکرخونه خریدن نیستم فقط میخام ازدست اینها خلاص شم ولی شوهرم خیلی سختشه بره اجاره بعدیازده سال
خوبه بابا برو مستقل شو خدا بزرگه
