2777
2789
همینجوریشم راه میرم پاچه ملت را میگیرم خخخ ، احتمالا از اون مردای مزخرف میشدم که همش غر میزنن و دست ...


مطمعن باش زنت در عرض دوروز طلاقشو ازت میگرفت😂😂😂

⭐️هیچوقت دیوانه وار⭐️عاشق کسی نباش⭐️سعی کن صادقانه دوست داشته باشی⭐️تا اگر نامردانه رهایت کرد🌙تو ناعادلانه ویران نشوی . . .
این بهانه است. حتی یک پیام دادن یا یک تماس تلفنی خیلی کوتاه هم نمیتونه انجام بده؟ از اونم دریغ میکنه ...

از اول زندگی همینطور بود؟

یادداشت  :👈آنها که موهای صاف دارند فر می‌زنند و آنها كه موی فر دارند موی‌شان را صاف می‌كنند ...عده‌ای آرزو دارند خارج بروند و آنها كه خارج هستند برای وطن دلشان لك زده و ترانه‌ها می‌سُرايند...مجردها می‌خواهند ازدواج کنندمتأهل‌ها می‌خواهند مجرد باشند!عده‌ای با قرص و دارو از بارداری جلوگيری می‌كنند و عده‌ای ديگر با قرص و دارو میخواهند باردار شوند!لاغرها آرزو ﺩﺍﺭﻧﺪ چاق بشوندو چاق‌ها همواره حسرت لاغری را می‌كشندشاغلان از شغلشان می‌نالندبیکارها دنبال همان شغلندفقرا حسرت ثروتمندان را می‌خورندثروتمندان دغدغه‌ی نداشتن صفا و خون‌گرمیِ فقرا دارند؛ افراد مشهور از چشم مردم قایم می‌شوند مردم عادی می‌خواهند مشهور شده و دیده شوند!سیاه‌پوستان دوست دارند سفیدپوست شوند و سفیدپوستان خود را برنزه می‌کنند ...و هیچ‌کس نمی‌داند تنها فرمول خوشحالی این است: "قدر داشته‌هایت را بدان و از آنها لذت ببر" قانونهای ذهنی می‌گویند خوشبختی یعنی "رضایت"، شکرگزاری؛مهم نیست چه داشته باشی یا چقدر، مهم این است که از همانی که داری راضی و شکرگزار باشى ...آنوقت ”خوشبختی❤️ ...!

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

من اگه مرد بودم٬ ی مرد فوق العاده بودم برای همسرم.

اصلا اهل قهر و دعوا و داد و بیداد نبودم. ی حامی و همراه بودم. مثل ی مشاور بودم.ب پای حرفای زنم می نشستم ولی تصمیم نهایی با من بود البته نظر همسرم برام مهم بود..میخواستم وقتی میام خونه٬ در ارامش باشم. البته ب نظرم مرد باید از زنش بزرگتر باشه.می رفتم با یکی ک ده سال از خودم کوچیکتر باشه.

لااااایک نکن مهربون... یه روز یه نفر وارد زندگیم میشه که خیلی پاک و زلال مثل آب چشمه. تا حالا شنیدی صدای چشمه رو ؟ کنار دریا، قدم زدی؟ نسیم خنک رو توی گرما ، حس کردی؟ توی هوای سرد، شیر گرم خوردی؟ به شبای برفی زمستون، نگاه کردی؟ اهنگ مورد علاقت،که اسمشو نمیدونستی، پیدا کردی؟ امیدوارم یه روز برفی، یه نفر بیاد ، در خونه رو بزنه، بگه من اومدم، و اونقدرررر محکم بغلم کنه که تکه های شکسته ی قلبم، سر جاش قرار بگیره.حس کنم خودمو پیدا کردم . یه نفر که جبران می کنه تمام سالها و روزایی که از دیگران تمنای محبت داشتم. یه نفر که معجزه زیبای الهی از طرف خدای مهربونم باشه ، یه فرشته ی نجات که وقتی می خوابه،خواب رو از چشمام میگیره و محو نگاه قشنگش میشم.حرف که میزنه، بهترین شنونده میشم.وقتی به حرفام گوش میده، قشنگترین حرفا رو میگم. و وقتی کنارم نیست، منتظر اومدنش میشم.دلم میخواد باشی تا زندگی کنم و هر لحظه بگم : خدایا شکرت ، من عاشق زندگی هستم
خداییش وقتی فکر میکنم دست بزن نداشتم ولی از اون اخلاق گندای مغرور میشدم که عمرا ناز کسیو نمیکشیدم

من برعکسه تو 

⭐️هیچوقت دیوانه وار⭐️عاشق کسی نباش⭐️سعی کن صادقانه دوست داشته باشی⭐️تا اگر نامردانه رهایت کرد🌙تو ناعادلانه ویران نشوی . . .
از اول زندگی همینطور بود؟

کلا اهل حرف زدن نیست و کم حرفه. الان خیلی بدتر شده. البته استرس مالی و کاری هم داره. ولی من حس میکنم دیگه علاقه ای بینمون وجود نداره. من با هماهنگی خودش 3 ماه پیش اومدم ایران برای درمان ناباروری. تو این مدت هی پیام هی تماس از من .اون خیلی کم پیام می دا د یا تماس میگرفت. بعد 3 ماه اومد کلی دعوا و جنجال کرد بابت کینه های گذشته اش و کلی اشک منو درآورد و تنمو لرزوند و برگشت خارج بعد از 12 روز. بلافتصله بعد از رفتن چندبار پیام داد و یکبار زنگ زد و منم چون خیلی داغون شده بودم با سردی جوابشو دادم. ولی پیام دادن و زنگ زدنش به دلیل رفتار خیلی بوش با من بود و احساس شرمندگیش. من دیگه کش ندادم. ولی دوباره نه پیامی میده نه زنگ میزنه. به منم گفته یکماهه دیگم برگردم. من کاملا ناامیدم از این زندگی و بیخیال بچه شدم فعلا. میدونم پای زن دیگه هم در میون نیست.  

هدیه های غافلگیر کننده براش زیاد میگرفتم. حتما هم نباید زیاد گرون باشه حتی شده یه گل سر کوچولو. میبرمش هرجای شهر که بیشتر دوست داره با هم پیاده روی میکردیم. سینما می‌بردم. با هم فیلم هایی که دوست داشت می‌دیدیم. خیلی آروم و ملایم نوازشش میکردم مثل یه عروسک. هر موقع که میدیدم تنها نشسته میرفتم و دستاشو میگرفتم توی دستام. قسم میخورم اگه من مرد میشدم خیلی مهربون بودم. 

ای خدا بالاسری سیل زیر پا کن                                زینه خوب و میره لیش ز هم سوا کن🤷‍♀️
کلا اهل حرف زدن نیست و کم حرفه. الان خیلی بدتر شده. البته استرس مالی و کاری هم داره. ولی من حس میکنم ...

منم مجردم ،ولی وقتی سرم شلوغه ، استرس دارم حوصله هیچی ندارم ،شوهرت شاید ذاتن سرد باشه.به شما هم حق میدم این چیزها کوچیک ترین توقعیه که از همسرت داری اونم باید منطقی باشه 

انشالله همه مشکلاتت درست بشه

یادداشت  :👈آنها که موهای صاف دارند فر می‌زنند و آنها كه موی فر دارند موی‌شان را صاف می‌كنند ...عده‌ای آرزو دارند خارج بروند و آنها كه خارج هستند برای وطن دلشان لك زده و ترانه‌ها می‌سُرايند...مجردها می‌خواهند ازدواج کنندمتأهل‌ها می‌خواهند مجرد باشند!عده‌ای با قرص و دارو از بارداری جلوگيری می‌كنند و عده‌ای ديگر با قرص و دارو میخواهند باردار شوند!لاغرها آرزو ﺩﺍﺭﻧﺪ چاق بشوندو چاق‌ها همواره حسرت لاغری را می‌كشندشاغلان از شغلشان می‌نالندبیکارها دنبال همان شغلندفقرا حسرت ثروتمندان را می‌خورندثروتمندان دغدغه‌ی نداشتن صفا و خون‌گرمیِ فقرا دارند؛ افراد مشهور از چشم مردم قایم می‌شوند مردم عادی می‌خواهند مشهور شده و دیده شوند!سیاه‌پوستان دوست دارند سفیدپوست شوند و سفیدپوستان خود را برنزه می‌کنند ...و هیچ‌کس نمی‌داند تنها فرمول خوشحالی این است: "قدر داشته‌هایت را بدان و از آنها لذت ببر" قانونهای ذهنی می‌گویند خوشبختی یعنی "رضایت"، شکرگزاری؛مهم نیست چه داشته باشی یا چقدر، مهم این است که از همانی که داری راضی و شکرگزار باشى ...آنوقت ”خوشبختی❤️ ...!
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792

داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته