2777
2789
عنوان

با شوهرم قهرم

| مشاهده متن کامل بحث + 918 بازدید | 102 پست
یعنی چرا این مرد اصلا گریم به هیچ جاش نیست

هست عزیزم،مردا بیشتر درون گرا هستن و کمتر از ما خانوما بروز میدن ،ما راحت گریه میکنیم ولی اونا با سکوت خودشونو آروم میکنن

تورو قرآن دعا کنید من حاجت روا شم ،الهی هرچی از خدا میخوایید بده بهتون😭😭😭

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

برو خداتو شکر کن من چی بگم که مادرشوهرم رفته دوتا خواهرشوهرام طبقه پایین هرکدوم ۴۰ سالشونه شوهرم توقع داشت من باهاش برم پایبن که نترسن منم گفتم حاملم شب گشنم میشه نمیتونم بیام بااینکه پسر داداششم طبقه بالای ماست مجردع میتونس بره چون میخواست فیلم ببینه نرفته 

حالا قهرکرد رفت جاشو پهن کرد منم پتوم برداشتم اومدم کنار بخاری

خدایا شکرت . مامان جونم من و بابایی روز شماری میکنیم برا دیدنت .الهی دور پسر نازم بگردم .🥰🥰🥰🥰میشه برا سلامتی پسرگلم واینکه سالم بیاد بغلم یه دونه صلوات بفرستین🤩🤩🤩🤩💋💋💋💋ممنوووونم

میفهمم چی میگی شوهر من از بعد زایمانم سرد شده احساس میکنم البته منم بی تقصیر نیستم چند روزه ناراحتم ازش دیروز غیر مستقیم چند بار منتکشید محل ندادم امشب رفت تو پذیرایی گفتم بیا سر جات گفت جا تنگه به زور اوردمش ولی دلم ازش حسابی پره خودم و دخترم پایین تخت خوابیدیم اقا جاشون تنگ نباشه تا صبح ببینم عکس العملش چیه

چراقهرکردی

از پریشب همش تا دیر وقت مثلا ۲،۳ بیرون بود بعد من حاملم جمعه فاز جن گرفته بودم ترسیده بودم اونم هییت بود تا بیاد ساعت ۳ شد من دلم داشت از ترس میترکید بعدش اومد خوابیدیم چیزی نگفتم فرداش افسرده شدم همش خواب بودم اومد غروب گفت پاشو بریم بیرون هوا بخور منم لج کردم گفتم نه ۲ ،۳ بار اومد گفتم حال ندارم گفت باشه یهو گریم گرفت دوست داشتم بغلم کنه نازمو بکشه بگه بیا بریم اما توجه نکرد

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز