من الان یازده ساله باخانواده همسرم ی خونه ایم سه تاخاهرشوهردارم ک هرروز اینجا پلاسن و ازمن انتظارزیادی دارن وهی متلک هم بارم میکنن دیروز اینجابودن وامروز بازهم سه تاشون بودن سرسفره بودیم خاهرشوهربزرگم بهم متلک انداخت اعصابم خوردشدازسرسفره بلندشدم رفتم اتاقم بیرون نیومدم داشتم خفه میشدم ازحرصم شوهرمم باخاهربزرگش قهرکرده وقتی فهمیداون اینجاس نیومدخونه ومن تنهاگذاشت منم زنگ زدم بهش گفتم نمیتون جوخونروتحمل کنم بیادنبالم منم ببربیروناونم حرفموزمین ننداخت اومددنبالم وقتی داشتم میرفتم اونهاهم همزمان بامن بلندشدن گرشونوگم کنن شوهرم چشم دیدنشونداشت منم خودموگم کردم باعجله زدم بیرون وسوارماشین شدم فرصت خداحافظی نداشتم شوهم منوبردگذاشت خونه داییم ک اون نزدیکیا بودوگفت هروقت خاستی بزنگ بیام دنبالت من میرم خونه منم چون لجم گرفته بودگفتم باش ده دقیقه نشسته بودم ک همسرم اس دادبهم حاصرشومیام دنبالت گفتم باش پدرش باهاش دعواکرده بو ک چرازنتو بردی اونجا وفلان
چرا در نمیای
اه خیلی بده
اگه میتونید نقل مکان کنید
چقد سخت نمیسه ی خونه جدا بگیره شوهرت ک از اونا دور باشین
13سالگی ازدواج کردی؟!! چقدر زود آخه
بنظر من نباید پا میشدی میومدی...یکم زشته خوب قبول کن
خوب الان مشکل چیه شمااشتبا نکردی بعدشم همسرتون شماروبرده خودنه دایتون ریلکس باش باشد که نتیجه کار چداشون از خانواده همسرتون باشه بعد۱۱سال مگه چقدقرار عمرکنیم بیخیال واروم باش
الان اومدم خونه محل سگ نمیدن بهم پدرشوهرم ک جواب سلامم روهم ندادمادرشوهرمم ک برج زهرماره دلم خیلی شورمیزه حس میکنم قراره ی جنگ ب پاشه من کاراشتباهی کردم اینم بگم خاهرشوهربزرگم خیلی خیلی اذیتم کرده و شوهرم بخازرمن باهاش دعواکردوقهره الان
واقعا بعضی پسرا موقع ازدواج فکر میکنن بابا که پول تو جیبیمو میده!!! اتاق منم که هست!!! مامانم که میخواد غذا بپزه یه بشقاب اضافه تر بزاره پس برم زن بگیرم!!!!
نه عزیزم اصلا کار اشتباهی نکردی انفاقا خوب کاری کردی دیگه ادم باید تا کی تحمل کنه بالاخره ادم یه روزی صبرش لبریز میشه پس خودتو الکی ناراحت نکن اون کسی که باید عذاب وجدا داشته باشه اون خواهر شوهرته بعدشم باید به پدر ضضوهرت توضیح میدادی که الکی درباره تو قضاوت نکنه
اتفاقا پدرشوهرم بزرگترین مصیبت منه راحت بگم دوروز پیش ی پیشواززده بودم روخطم زنگ زد بهم گفت اون پیشوازچیه زدی ب گوشیت گفتم چطورگفت لغوش کن گفتم نمیش لغو گفت خطتودرآرازروگوشیت گفتم نمیتونم بهم زنگ میزنن ب زووور وفریادگفت ک باید دربیاری رفتم آهنگ پیشوازو لغوکردم ولی راضی نشدگفت من گفتم دربیارباید دربیاری بازلباس پوشیدنم بگیر تابیرون رفتن وغذاخوردنم ب همه چیزم گیرمیده
