بیایید دور هم اتفاق های خنده دار و سوتی هامون و بگیم و بخندیم

بیچاره خاله😂😂

عشقم بعد تو چقد بده حالم ب دیوونگی رسید کارم ولی باز هواتو دارم😐😍

دارم آهنگ گوش میدم😊 خیلی قشنگه این آهنگ دوسش دارم😋

شوهر خالم فوت کرده بود من رفتم مسجد مراسم بعد برگشتنی دم در وایساده بود همه تسلیت میگفتن میرفتن.من هول بودم تارسیدن بهش گفتم انشاالا به سلامتی جاش خالی نباشه همه اینشکلی شدن  منم الفرار  اخه هنوز مادرش زنده بود  

من ابجیم خدای سوتیه😐ینی اگر در طول روز یه دونه سوتی نده روزش شب نمیشه قسم خورده ک همه جا خودشو ضایع کنه😑جدیدا داشت برام تعریف میکرد ک از راه برگشت مدرسه سوار اتوبوس شده و کارتش نداشته پولم همراهش نبوده باخودش گفته مامور اتوبوس حواسش نیس اومده بالا میخاسته بشینه ماموره صداش زده خانوم کارتتو بزن😐اینم برگشته ن گذاشته ن برداشته گفته عههه چیزه میدونین من موقعی ک میام دوتا میزنم یکی برا رفتم یکی برگشتم😶😶😶😶کل اتوبوس ترکیدن میگ ماموره خندیده سرشو تکون داده رفته😂😂😂بعد این باز با دوستاش قهر کرده ک دیدین ماموره داره چی میگ بهم چرا نیومدین برام کارت بزنین اونام گفتن تو اینجوری گفتی خب هیجکدوم رومون نشد بیایم😂😂خلاصه باهاشون قهر بوده تا چندروز

خیلی بده این جور مواقع هرچقدم تمرین میکنی چه جمله ای میخای بگی بازم گند میخوره😂😂

زن عموم هشت ماه باردار بود عمومم شب کار منم ده سالم بود مامانم گفت امشب برو پیش زن عموت بخواب تنهاست عموت نیست پیشش منم رفتم بعد نصفه شب که شد یه چادر مشکی انداختم رو سرم دستهام گرفتم بالا سرم 👻ادا روح دراوردم پریدم جلو زن عموم اون داشت ظرف میشست یهو تامنو دید گفت بسم الله بسم الله الفرار منم دنبالش میکردم هوووو‌ هووووو میکردم یهو زن عموم از هوش رفت ترسیدم چادر جمع کردم رفتم همسایه ها خبر کردم اومدن بهش اب قند دادن گلاب گزفتن جلو بینیش بهوش اومدگفت یه سیاهی افتاده بود دنبالم از ترس از حال رفتم همه گفتن خدابهت رحم کرد آل بوده منم رو خودم نیوردم که من بودم مامانک میکشتم(مثلا رفته بودم پیشش نترسه سکتش دادم اومدم خونه  😁)

منم یه بار به یه پسره دوست شدم خیلی خوشتیپ و خوشگل بود الانم تو اسنستاگرام خیلی فالوور داره از این شاخا نیستا

میخواستم جلوش کم نیارم پولم نداشتم ارایشگاه برم مامانمم میگفت من واسه این قرتی بازیا بهت پول نمیدم

پاشدم رفت ارزونترین ناخن مصنوعی مژه مصنوعی  با چسباشون رو خریدم تو راه که داشتم برمیگشتم از یه مغازه ارزونترین مو مصنوعی رو هم خریدم خدا شاهده عین نایلون بود موهاش

اومدم ناخنا رو چسبوندم لاک زدم دیدم از همون اول درمیومد چسب مژه مصنوعی هم از اول عین تف بود موهارم به زور سنجاق وصل کرد که از بغل روسریم بزنه بیرون اونم انقد سنگین خخخخ

اومدم سوار ماشین شدم گل خریده بود برام وقتی اومدم گلو بگیرم دیدم دو تا از ناخنا افتادن اونم یه نگاهی کرد و خندید

پنجره ماشین پایین بود یه کم باد زد حس کردم یه چشم یه جوریه تو آینه دیدم مژم افتاده بعد یواشکی اومدم اون یکیو بکنم حداقل یه مدل شه باز دید خندید

خلاصه نگه داشت بریم یه چیزی بخوریم لامصب موها انقد بلند بود گیر کرد زیرم کنده شد افتاد تو جوب 

پسره گفت توروخدا راستشو بگو دیگه کجات مصنوعیه

آب شدم رفتم تو زمین بخداااااااا خخخخخخخخخخخخخخخخخ

پ ن: اون دوستی به شیش ماهم نرسید تموم شد گفتم تهشو بدونید

😂😂😂😂😂😂😂😂😂واااای داشته به دستگیره در التماس میکرده

مخصوصا گفتم جاش خالی نباشه داداشم گفت دیونه معنی حرفت یعنی واسه مادرت شوهر پیداکن😂

ما یه بار تو عمرمون با خواهر شوخر رفتیم خرید خربدامونو کردیمو برگشتبم شام خونه مادر سوهر بودیم همسرمم از سر کار اومد اونجا داشت میپرسید چی خریدی من می خواستم بگم کیف چشمتون روز بد نبینه یه چیز دیگه گفتم از خجالت آب شدم حالا اون لحظه همه اونجا بودن من  همسرم  خانواده همسرم  

😂بدجنس

وای خداخیرت بده کلی خندیدم

وایی خدانکشت😂😂😂😂😂