بچه ها بعد مدت ها جاریمو دیدم، انقدررررر لاغر شده بود که اولش نشناختمش! پرسیدم چیکار کرده که هم هرچیزی دوست داره میخوره هم این قدر لاغر شده اونم گفت از اپلیکیشن زیره رژیم فستینگ گرفته منم زیره رو نصب کردم دیدم تخفیف دارن فورا رژیممو شروع کردم اگه تو هم میخوای شروع کن.
من شوهرم تعریف میکرد تهران برای کار رفته بودن بعد ی خانوم بهشون گفته پول بدین
شوهرم گفته برای چی
اونم گفته ک خودفروشی میکنه بعد دوست های شوهرم قبول کردن ولی خونه خالی گیر نیاوردن برادر شوهرم نزاشته ک همچین کاری بکنن البته ک شوهرم میگه من نمیخواستم این کارو بکنم باهاشون دعوا کردم
عشق یعنی منتظر دو جفت پای کوچولو باشیم. ارزو میکنم این روز رو با تو ببینم عشقــــ جانــم
مثلا یه دوست دختر روسی داشته خیلی هم قشنك و جذاب بود یه خواهر داشت مثله سایه دنبالش بود. بنده خدا شوهرم میگفت نمیزاشت تنها باشیم هههههههههه میگفت واسش رفیقمو باهاش آشنا كردم گفتم شاید بتونم دودقیقه تنها باشم بدتر شد مثله سایه باهامون بود آخرش هم بیخیالش شدیم تا قبل از عقد هنوز باهاش رابطه داشت.
آره این که داشت😅 انقدم به خودش میرسیده. همش ناهارا چلو گوشت برا خودش درست میکرده، صبحانه انواع لبنیات و عسل و.. شامم هرشب کتلت و کوکو و...😂دفترش مال ۱۵ سال پیشه
ما دانشجو بودیم از گرسنگی نای راه رفتن نداشتیم😆
بسیار سفر باید تا پخته شود خامی، صوفی نشود صافی تا در نکشد جامی
شوهره من با اینکه ۲۴ سالش بود اومد خاستگاریم اصلا خاستگاری نرفته بود .و بقوله خودش دوس دخترم نداشته میگه ازون خز بازیا اصلا خوشم نمیاد😐😐وا با پیره مردا تا دلتون بخواد خاطره داره آخه همش با پیرا میپره دوسته هم سنه خودش کم داره