خواهرم میخواد ازدواج کنه مامانم میگه وقتی عقد کرد به شوهراتون میگیم

عجبا

من داداششم حق نداره چیزی بهم بگه بابام بهش میگه من تا وقتی هستم حق نداری چیری بگی 

مقصر پدرته ک همچین اجازه ای بهش داده 

وااا تو خواهر شوهرتو عقد کنن شوهرت خبر داشته باشه  و به تو نگه  و بعد عقدش بفهمی ناراحت نمیشی؟ با خودت نمیگی محرم نبودم؟ اگه نمیشی که حق باتویه نباید شوهرش بهش بربخوره  اگه ناراحتمیشی که حق با اسی

خیلی گندشون کردن تو خانواده الانم که جوریه فک میکنن همه کاره خونه خودشونن

اره دقیقا

عزیزم به مامانت حق بده..از بس که بد دوروزمونه ای شده..تا میفهمن یه ازدواجی میخاد سر بگیره اینقد زود میپیچه بین اطرافیان ..ماشالله هزار ماشالله دشمن دوست نما هم که فراوانههه.. میبینی یهو آدم خدانشناس خدانترسی پیدا شد این وسط خواست این وصلت سرنگیره و بصورت مخفیانه یه حرفی یه حرکتی کرد که یکی از دوطرف منصرف شد از این ازدواج..

البته سو تفاهم نشه ها منظورم شوهر شما نبود..ممکنه شوهرت یهو ندونه از دهنش در بره پیش مادرش یا خواهرش بگه این موضوع خواستگار خواهرتو قبل عقد..بزا عقد کنه بعد خبر بدین به اطرافیان

درضمن این کار مامانتم چندان خوب نیس چون تو عقد دامادها باید حضور داشته باشن..

اشتباه کردید،بقیه هر کاری میخوان بکنن تو کاری بکن جرات نکنن بهت توهین کنن

خب ازدواج خواهرشوهرم به من چه ربطی داره؟😂قطعا اگه احتیاج به کمکم داشتن بهم میگفتن وقتی نیازی به کمکم نباشه نیازی نیست بگن بعدشم زنا بیشتر درگیر این حاشیه ها هستن تا مردا 

حالا جالبیش اینجاس که وقتی میگم حق نداری تو زندگی من دخالت کنی برمیگرده تهدید میکنه خواهرتو طلاق میدم اصلا نمیدونم این موجود چیه

ولی دیگه یادم دادن اگه تهدید به کتکم کنه یا باز بخاد بزنه برم شکایت کنم

اوففف پس ببین توهم بهت برمیخوره...اتفاقا فکر میکنی مردها تو حاشیه نیستن...اما این حاشیه نیست که واقعیته...محرم نیستن که بهشون نمیگن ...من اگه بفهمم شوهرم منو که شریک زندگیشم هنوز نشناخته و محرم ندونسته خیلی ناراحتمیشم ...وقتی محرم نباشی لزومی هم نداره پس بری عروسیشون...حتی شاید بخاطر همین یه موضوع کوچیک و پیش پا افتاده اختلاف شدیدی بین شوهرت و خودت بگیره...چون مخفی کاری درست نیست

بگو به جهنم ،طلاق بده از دست تویه روانی راحت بشه،خواهرت چه جوری با این روانی زندگی میکنه؟آدم یه چیزائی میشنوه شاخ در میاره،پدر مادرت باعث شدن این آدم دور بر داره،واقعا جایه تاسفه

آره تهدید کرد دست روت بلند کرد(دستش قطع بشه)ازش شکایت کن حتما،دستگیرش کنن میفهمه دنیا دست کیه

منکه گفتم بهم ربطی نداره چرا بهم برخوره؟بعدشم قرار نیست زن و شوهر صفرتا صد همه چیزو بهم بگن یه جایی لازمه بعضی حرفارو که در مورد زندگی بقیه س رو نگی

شاید خیلی دوری از خانوادت که انقدر شوهرتو نامحرم میدونی قطعا مردها دهنشون خیلی محکمتر از ما خانوم هاست..ربطی به صفر تا صد زندگیه همدیگه نداره که ...اما وقتی ما جزو یه خانواده شدیم تو غم و خوشحالی باید شریک هم باشیم اگه بخای بگی خواهرم ربطی نداره بخاد مهمترین اتفاق زندگیش رو بگه...باید گفت این دید اشتباهه...چون ما عضوی از خانواده ایم...نمیگیم دخالت کنیم نمیگیم به عنوان بزرگتر صدا کنیم نهه..ولی عقد کردن  یعنی همه چیزاش تمومشده.....و باید خبر دار بشن...در غیر اینصورت مرد اگه احساس نامحرمی کنه بدجنس میشه....و چه بسا که دیگه نبره خونه مامانت بگه چون حال مادرت به من ربطی نداره...یا هزار زبون دیگه  اقایون نقطه سنج نیستن ولی نکته سنج هستن...احترام احترام میاره...