دوستان من به همسرم خیلی وابستم و خیلی بهم توجه میکنه از یه طرفم عاشق بچس خودمم می نی دوست دارم اما ته دلم دوست ندارم عشق شوهرمو با نی نی تقسیم کنم نمیدونم کلا نمیدونم اینا چه فکرایی به سرم میزنه
نه اصلا.... البته اینم که بچه نداریم بی تاثیر نیست😁
😍ما قدبلندا واژه ای به نام "این" نداریم چون از ارتفاعی که ما نگاه میکنیم همه چی "اونه"😍😁آقایوننننننن داداشام،گوفته باشم،اینجه باس ماس.. یعنی کلش باس ماس. این تاپیک و اون تاپیک لایک و کامنت ماس ماس.یعنی سااایت کلوهومش ماس ماس.. آبجیا فدا مدا
من وشوهرم عاشق هم بودیم بعداز5سال گذاشتم واسه بچه شوهرم 90درصدتغییرکرد همه عشقش شده دخترم جوری که من حسودی میکنم به دخترم. اولش خیلی سختم بود افسرده شده بودم همش گریه میکردم الان دیگه برام عادی شده
بچه دار شدن خیلی وظیفه سنگینیه داری به یکنفر زندگی میدی و باید مسئولیتش رو بپذیری اگر بتونی مادر وپدر وظیفه شناس و خوبی باشین وظیفه فقط خورد و خوراک نیست از لحاظ روحی و فکری بچه بتونین خوب عمل کنین.قطعا زندگی بهتری دارید ولی بازم خودتونو بسنجین.به نظرم سوالتون کودکانه بود و پختگیلازم برای بچه دار شدن ندارین.الکی یه نفر دیگرو وارد این دنیا نکنین تا به بلوغ برسین
من اتفاقا فک میکنم اگه شوهرم به بچه کم توجه کنه می میرم
اون بچه من هست اگه اونو دوس داشته باشه ینی منو دوس داره.
شما کجای کارید شوهرمن از وقتی خواهر زاده ش به دنیا اومد توجه ش به من کمتر شد😐😐😐😐
خدایا امیدم تویی پس نگاهی به دل شکسته م کن تا همه بفهمن من تورو دارم،خدایا میگن خدا وقتی دوست داره صدای یه بنده شو زیاد بشنوه دیر آرزوشوبرآورده میکنه ولی اخه اگه دوستم داری چرا طاقت دیدن ناراحتی هامو داری؟خدایا نمیگم بنده ی خوبی برات بودم ولی بدهم نبودم وقتی برمیگردم به عقب می بینم آدمای بد گیرم انداختی.خدایا همه جوره دوست دارم پس همه جوره هوامو داشته باش.خدایا نگاهی به تنهایی هام بندازکه همیشه با اشک سپری میشه دیگه خسته شدم وقتی مامانم یا آبجیام بهم زنگ میزنن صدامو عوض میکنم نفهمن گریه کردم وهزاران حرف دیگه که بین منو توخودمونی هست. دوستت دارم محبوب من