جاریم واسه شوهرش تولد میگیره معمولا...پارسال میخواست غافلگیرش کنه کلی به همه گفته بود لو ندن...سریع مادرشوهرم به یه بهونه ای لو داد،البته گفت حواسم نبوده حالا راست و دروغش پای خودش...بنده خدا جاریم بزور جمعش کرد که شوهرش نفهمه
بنظر من حق نیست کارش کاملا دخالت فوضولیو خود شیرین کردنه
ببین دختر عمه من ۲ ماه کوچیک تر از پسرمه بدنیا که اومد همسرم به شوخی گفت انگشتر گرفتیم بریم دیدنش اگه خوشمون اومد انگشتر بندازیم دستش مادر همسرم گفت ما از فامیل دختر نمیگیریم منم گفتم بله شما از فامیل دوسم نداشتی نگرفتی واسه سه تا پسرات ولی من پسرم هرکیو بخواد میگیرم
کلا هرچی توش افراطو تفریط بشه بده
مثلا میگم مادرشوهرمن حتی نمیدونه شوهرم متولد چ روزیه...حالا روزش پیشکش ماهشم نمیدونه...فکر کنم سالشم نمیدونه فقط میدونه خودش چندسالش بوده ک شوهرمو زاییده
حالا مادرشوهرشما ازین ور بوم افتاده
جفتش بده ب نظرم...آدم باید تعادلو حفظ کنه همیشه
اگه میخواد ثابت کنه مادربزرگ خوبیه یه کادویی بیار تو ذهن بچه بمونه...نه لباس ۴ سایز بزرگتر و ته صندوقی
خوش به حالت کاش مادر شوهر منم برا نوهاش تولد میگرفت حیف🙁😔
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
