2777
2789

مادرشوهرم خیلی زن مهربون و دلسوزیه حالا بالاخره هرکی بدی و خوبی داره، اما همیشه واسه تولد گرفتنها از همون اول نمیذاشت ما غافلگیر کنیم متولدو یا برنامه ریزی ای کنیم، واسه شوهرم که همیشه خودش تولد میگرفت و میگیره اصلا اجازه نمیده عرض اندام کنی، گفتم‌ بچشه بذار بگیره بهتره من...اما حالا واسه بچه هامم نمیذاره بگیرم..نه که بگه نگیر هااا...خودش زودتر برنامه میچینه و بدون اینکه تو بفهمی براشون تولد میگیره..الان دوهفته پیش بهم میگه برنامه ات واسه تولد پسرت چیه؟ منتظر بود من بگم نمیگیرم یا هیچی، تا بگه خب پس من میگیرم

اصلا اگر نخوام هم بگیرم اون باید بگیره دس مجبور میشم بگیرم

به شوهرم میگم میگه باشه تو بگیر اونم هروقت خواست بگیره

بابا خب اون واسه بچه اش بگیره..ماشاالله پنج تا داره

نمیذاره به دل خودم واسه دختر و پسرم تولد بگیرم😢

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

دقیقا همینا رو بهش بگو

بگو اگر میخواین من مثلا جمعه میگیریم شما هفته بعد بگیرید

من همیشه محترمانه و با ادب نظرمو بیان میکنم. هر جا ادب نشون دادم و بی ادبی دیدم عین خودشون رفتار نمیکنم و نمیگم با هرکی عین خودش، فقط به این فکر میکنم که من از یه گوساله توقع ادب ندارم! چون اون تو طویله بزرگ شده، از طرفی بین گاوها هم رشد کرده! در مورد خیلیا هم همینطوره. مراقب شخصیت خودتون باشید🤩🌹سر تا پایم را خلاصه کنندمی شوم "مشتی خاک"که ممکن بود "خشتی" باشد در دیوار یک خانه، یا "سنگی" در دامان یک کوه، یا قدری "سنگ ریزه" در انتهای یک اقیانوس، شاید "خاکی" از گلدان‌یا حتی "غباری" بر پنجره! اما مرا از این میان برگزیدند :برای" نهایت"برای" شرافت"برای" انسانیت"و پروردگارم بزرگوارانه اجازه ام داد برای :" نفس کشیدن "" دیدن "" شنیدن "" فهمیدن "و ارزنده ام کرد بابت نفسی که در من دمیدمن منتخب گشته ام :برای قرب برای رجعت برای سعادت من مشتی از خاکم که خدایم اجازه ام داده:به انتخاب، به تغییر ، به شوریدن، به" محبت "

تولد یکسالگی دخترم خودم کلی برنامه ریخته بودم، ظهر ما و خانوادمو دعوت کرد گفت بهشون چند وعده بدهکاریم، اومدیم دیدیم بعد از نهار کیک سفارش داده بود و تشکیلات...دستش درد نکنه میدونم دوست داره و نوه عزیزه ولی خب باعث میشه کار من هم معلوم نشه...منم شب دوباره گرفتم اونوقت میاد از قول برادرزاده ام میگه فلانی گفته کیک ظهر که شما گرفتین از کیک شب قشنگتر بود ...حالا نگفته بودهاااا

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792