بچه ها بعد مدت ها جاریمو دیدم، انقدررررر لاغر شده بود که اولش نشناختمش! پرسیدم چیکار کرده که هم هرچیزی دوست داره میخوره هم این قدر لاغر شده اونم گفت از اپلیکیشن زیره رژیم فستینگ گرفته منم زیره رو نصب کردم دیدم تخفیف دارن فورا رژیممو شروع کردم اگه تو هم میخوای شروع کن.
یعنی دیوونم کرده رسماکله صبح ساعت 7 بیدار شده از خواب منم شب بهش شیر میدم تا صبح دلم میخواد بخوابم به زور از خواب پاشدم از خواب گفتم ببرم یکم بازی کنه خسته شد میخوابه.بردمش حال یکساعتی باهاش مشغول بودم خودمم خوابالو فقط خدا خدا میکنم بخوابه منم باهاش بخوابم که دیدم نق میزنه بردم اتاق بخوابونمش شکر خدا خوابید .حالا من به زور اینو خوابوندم اون یکی که بزرگتره از این تو خواب گریه میکنه میخواستم برم خونه مامان بزرگ ...با صدای اون این بیدار شد حالا اون خواب میکم تو رو خدا ساکت باش تازه داداشی رو خوابوندم خلاصه گذاشتم رو پام و خوابوندمش افتادم کنارش خوابیدم.خونمم براتون نگم عین کله جن.ظرفا مونده پذیرایی شلوغ افتضاححح. یکم خوابیده دوباره پاشده بعد اون یکی هم بیدار.من موندم چی کنم به اون صبحونه بدم با این بازی کنم.چه خاکی سرم کنم با اینهمه کار و خستگی.خلاصه اولی رو فرستادم خونه مامانم به هوای این که اون بره با دومی بمونم خونه جمع کنم.الان من از صبح دارم خونه جمع میکنم مثلا و هیچکار نکردم .حتی وقت نکردم چیزی بخورم همش درگیر بچم گفتم بزار خسته بشه ساعت 3 اینا میخوابونمش زیاد میخوابه.ولی دریغ.خوابوندم 10 مین نشده بیدار شد سینما گذاشتم دهنش بخوره دوباره بخوابه سینمو به لثه های بی دندونش کشید و نگام کرد و خندید....من الان در حسرت یه چرت کوتاه ام که بخوابم و پاشم جمع کنم ولی نمیذاره که...
عزیزم میفهممت بچه منم همینجوری بود شوهرم ساعتها تو بغل راهش میبرد بعد دو ساعت چشاشو میبست ولی بیدار. تا میخواستیم بذاریم زمین دوباره بیدار میشد عملا خوابش تو بغلمون بود. دومیته دیگه خودت میدونی کمی بزرگتر بشه بهتر میشه. گاهی بذار بزرگه با کوچیکه بازی کنه سرشو گرم کنه. حموم هم ببرش خسته میشه بهتر میخوابه.
عزیزمممم خسته نباشی...خیلی سخته بیا یکاری کن روزا با بچه هات اگه شده ده دیقه هم میخوابن بخواب روز کلا با بچه باش شبا که اونا میخوابن تو کاراتو بکن دیگه صبح پاشی کاری نداری.ناهار فرداتو شب بزار که درگیر پختو پزهم نشی