امروزم ي سوتي دادم🤦🏻♀️رفتم ارايشگاه فاميلمون!واحد پايينشم ارايشگاه شوهرشه!شوهرش (اقاهه فاميل ماست در واقع) داشت نهار ميخورد زنشم پيشش بود(جايي ببن مغازه جفتشون سر ظهر بود استراحت ميكردن)تا اين ك من رفتم خانمه بياد بالا ابرومو بر داره.
شوهره صداش زد ببا اينارو ببر منو ميگي فك كردم براي منه داره تعارف ميكنه شوهرش هي 😂😂هي ميگفتم ن ب خدا من نهار خوردم😂😂اورد ظرف خالي غذاش بود داده بود ببره بالا😂😂
😂😂😂يني جاش بود بگه كي ب تو تعارف كرد😂
داشتم اب ميشدم از خجالت
حالا رفتيم بالا خانمه هي تعارف ميكرد خدايا😂🤦🏻♀️